در این نوشتار، مبانی و راه حل های ملاصدرا در مسئله شر بررسی شده است. وی از جمله فیلسوفانی است که با تلاش وافر، ضمن طرح انواع شبهاتی که صفات کلیدی علم، قدرت و خیرخواهی خداوند را نشانه رفته اند و به تبع آن احسن بودن نظام عالم را نیز زیر سؤال برده اند، با مددگرفتن از اصول و مبانی حکمت متعالیه خود، راه حل های منطقی برای آن ها ارائه می کند و همچنان بر اعتقاد خود به خیر محض بودن خدا، قدرت مطلقه، حکمت بالغه، علم بی منتها و احسن بودن نظام صادر از او تأکید دارد. اصلی ترین مبنای ملاصدرا در پاسخ گویی به شبهات در این زمینه اصالت وجود است و راه حل های اساسی او در این خصوص، از الگوی عدمی بودن شر و مجعول بالعرض بودن آن تبعیت می کند، یعنی همان راه حل هایی که فیلسوفان یونان باستان نظیر افلاطون و ارسطو در این باب عرضه کرده اند، اما نوآوری ملاصدرا در این باب بازگشت به استفاده کاربردی از اصل اصالت وجود و مساوق قراردادن آن با خیر است، علاوه بر این که از براهین لمّی و انّی در حل مسئله مدد گرفته است؛ مهم ترین یافته های وی حل مشکل ثنویت و هموارکردن بستر توحیدی در حوزه عمل و نظر برای هضم مسئله شر و پاسخ گویی مناسب به شبهات مطرح شده آن است. این بحث در مقاله حاضر به تفصیل بیان می شود.
عدمی بودن شر;ملاصدرا;مجعول بالعرض بودن شر;خیر;شر;اصالت وجود;
انسان گرایی;خیر بودن وجود;شر ادراکی;حکمت متعالیه;نظام احسن;برهان لمّ (مقابل برهان انّ);برهان انّ (مقابل برهان لمّ);غلبه خیر بر شر;