«نظام احسن» یکی از مباحث مهم فلسفی است که در اندیشه فلاسفه اسلامی، به طور عام، و در دستگاه فلسفی ملّاصدرا، به طور خاص، جایگاه ویژه ای دارد. فلاسفه و دیگر دانشمندان همیشه این سؤال را در ذهن داشته اند که آیا نظام جهان موجود بهترین نظام است یا خیر؟ در آغاز، این طور به نظر میرسد که جهانِ عاری از هرگونه نقص و شرّ، همانا بهترین نظام است؛ از این رو، این سؤال مطرح میشود که چرا جهان حاضر چنین نیست؟از طرف دیگر با پیشرفت علوم، و طرح نظریه های گوناگون، هر روز پرده ای از رازهای طبیعت برداشته میشود و معلوم میگردد که نظام جهان، از نظر علوم، بسیار پیچیده و دقیق است. بنابراین، از یکسو، دانشمندانْ خویش را با نظامی برتر رویارو میبینند و از سوی دیگر، وجود شرور و نقایصْ شبهه برتر نبودن نظام جهان را به ذهن میرساند. امّا فلاسفه با اثبات نظام احسن، و طرح مباحث مختلف در زمینه آن، این تعارض ظاهری را برطرف کرده اند.ملّاصدرا بر پایه نظام فلسفی خود ـ حکمت متعالیه ـ جهان هستی را برآمده از نظام ربّانی دانسته که در این صورت، دارای بهترین شکل ممکن است. در این مقاله، با توجه به جامع ترین کتاب فلسفی ملّاصدرا ـ که همان «اسفار اربعه» باشد ـ به بررسی دیدگاه او در این باره میپردازیم.