این رساله در صدد است تا نشان دهد که چگونه اخلاق اسلامی می تواند بر اساس اصولی بنیادین که در نهاد دستگاه فلسفی-عرفانی ارزشهای اسلامی نهفته است با مقتضیات عالم جدید مطابق باشد و احیانا برخی نارساییهای ارزشی و اخلاقی دوران مدرن را تدارک کند . بدین منظور ناگزیر نخست باید به استخراج بنیادی ترین این اصول مبادرت کرد و از آنجا که منطقا می توان نقطه عزیمت های مختلفی برای استخراج این اصول در اندیشه و عرفان اسلامی اتخاذ کرد به نحو روشی نخست پیش فرضها و اصول عام این اندیشه و عرفان را مسلم فرض می کنیم و ثانیا برای نیل به مقصود و تفسیر مطلوب خود الگوی فلسفی عام فلسفه های مدرن را بر می گزینیم و اصول بنیادینی را که این الگو فرا نهاده مسلم می گیریم و آنگاه به بازسازی مورد نظر مبادرت می کنیم. بنابراین می پرسیم : مقوّم اخلاقیت برای انسان چیست؟ با توجه به رابطة تکلیف با آزادی، آیا آزادی انسان، به آزادی در علم و آگاهی نیست و معنای آزادی اندیشه این نیست که انسان جهان را آنطور که خود می فهمد و تجربه می کند، بیاراید. پس معنای انسانیت، نفوذ همین اندیشه انسان در زندگی است و نفی سلطة امور بیرونی. آیا اخلاق اسلامی این تجربه انسانی را در علم و نظام بخشی جهان تبیین می نماید؟ پس انسانیت یعنی توجه به «مرتبه و استعداد» انسان که حاوی نگاه طمعناک او به هستی است. «استعدادی» که جهان را به رنگ مدرَکاتش درآورده و برگزیده هایش را به رنگ فهمش درآمیخته است، مسئولیت را تحمل رنجی قرار داده برای عملی کردن درست ها و بایسته های انسان. درجه آزادی فرد به همین مسئولیت پذیری اوست و فردیت هر انسان به میزان قبول مسئولیت او شکل می گیرد و از دیگران تمایز می پذیرد. مفروض این گفته ها، اصولِ انسانیت، عقلانیت، آزادی و فردیت اند. آیا می توانیم با تحلیل مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی فلسفه اسلامی، اصول فوق را بازخوانی کنیم؟ و شرایط پیشین تحقق اخلاق را دریابیم؟ این نوشتار نگاهی است از نوع معرفت درجه دوم، بی آنکه به صحت و سقم مدعیات درجه اول فلسفه اسلامی بپردازد. مبانی آن مدعیات را جستجو می کند. در این بررسی، عمق و معنای اصول مذکور را در فلسفه اسلامی نشان داده ایم و توان این فلسفه برای ورود به گفتمان جهانی اندیشه را آشکار کرده ایم. در این معنا، اخلاق برای آن ممکن است و اندیشه حکماء که در پیوند با عرفان نظری است و ادبیات فارسی در کنار کتب رسمی فلسفه به حکایت نغز آن پیوسته است، به قوت حکایت از این امکان می کنند