وحدت شخصی وجود و بازتاب آن در معرفت احد از دیدگاه افلوطین
حسینی شاهرودی سیدمرتضی, استثنایی فاطمه
در این که افلوطین وحدت شهودی است شکی نیست، اما بر اساس دلایلی چون اطلاق و عدم تناهی احد، تفسیر علیت به فیضان، عدم پذیرش حلول و اتحاد، عدم استقلال اقانیم و در حکم سایه، تصویر و شعاع دانستن کثرات می توان وحدت شخصی را از عبارات وی برداشت و بازتاب این اعتقاد را در سخنان وی در باب معرفت احد مشاهده کرد. وی با توجه به مراتب نفوس، دست یابی به معرفت را دارای مراتب می داند، ولی احد را برای همگان غیرقابل شناخت حصولی و شهودی می داند و تنها راه رسیدن به او را در فراتر رفتن از شهودی که حاکی از دوگانگی شاهد و مشهود است معرفی می کند، درنتیجه در مرتبه ای که با مقام فنای عرفانی تناسب دارد تنها یک حقیقت ادراک می شود.