حکمت اشراق، حکمتی ذوقی و عرفانی است که سهروردی آن را به طور روش مند در آثار خود مطرح کرده است. شیخ اشراق خود را همچون نقطه کانونی می دانسته که دو میراث حکمی که از شاخه واحد نخستین (هرمس) پیدا شده بود دوباره در آن به هم رسیده و یکی شده است. اصول روش او در کتاب «حکمه ا?شراق» به این ترتیب است که طی سه مرحله فیلسوف به اشراق نایل می گردد؛ در مرحله اول او باید از این جهان دست بشوید؛ سپس در مرحله بعدی به مشاهده نور الهی نایل می گردد (تجربیات معین)؛ و در مرحله پایانی علم نامحدود و مجرد یعنی علم اشراق برای او حاصل می شود. به نظر او تمام مراتب هستی و درجات معرفت جزء تطورات نور است. سهروردی مکتب فلسفی خود را بر اساس نور و ظهور استوار کرده و معتقد است نور چیزی جز ظهور نیست و ظهور نیز چیزی جز واقعیت نور نیست. مفهوم نور یک مفهوم بدیهی عقلی است؛ نور ظاهر بالذات و مظهر للغیر است. به نظر وی حیات نیز ظهور و نورانیت است، یعنی چیزی که نزد خود ظاهر و عالم به ذات خود باشد؛ حی موجود دراک فعال است و از این رو، نور، ذاتا مدرک خویش و فیاض و فعال است. هر چیزی در جهان یا نور است یا ظلمت و هر یک از این دو، به دو گونه جوهر و عرض هستند. نور بر دو قسم است؛ نور مجرد و نور عارض، که هر یک اقسام و انواعی دارد. ظلمت آنچه حقیقتش نور نیست نیز بر دو گونه است؛ جوهر غاسق و هیات ظلمانی. او تقسیم بندی دیگری از موجودات ارائه می کند که بر اساس درجه آگاهی است.