اصل سنخیت در عرفان و همانندسازی در روان شناسی (با گذری در اندیشه های عطار و مولوی)
انزابی نژاد رضا, حجازی بهجت السادات
اصل سنخیت در عرفان زیر مجموعه ای از مبحث پیچیده «وحدت وجود» است. اساسا یکی از اهداف کلی عرفان و روان شناسی رسیدن فرد به وحدت درونی و موفقیت در ایجاد وحدت با عالم خارج از وجود است. اصل سنخیت در فلسفه و در باب علم حضوری معنا پیدا می کند که برای تحقق امر ادراک باید بین مدرک و مدرک سنخیت وجود داشته باشد و در عرفان (خصوصا عرفان نظری که همانندی های بسیاری با فلسفه دارد) رمز اصلی تجاذب و کشش بین عاشق و معشوق است.روان شناسانی چون، آبراهام مزلو و یونگ این سنخیت را باور دارند و همسو بودن اصل سنخیت در عرفان با اصل همانندسازی در روان شناسی را تصدیق می کنند. مشابهت نظریات آبراهام مزلو با افکار عرفانی عطار و مولانا محور اصلی این نوشتار است.