محمّدصالح زارعپور، محمّد سعیدی مهر و محمّدعلى حجّتى
قم
بهار/ 1390
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدسسره
یکى از تقریرهاى جبرگرایى الهیاتى نظریه اى است که با تکیه بر علم پیشین و خطاناپذیر الهى، به نفع جبرگرایى استدلال مى کند. حامیان این نظریه معتقدند که چون خداوند از پیش به همه اعمال انسان علمِ خطاناپذیر دارد، پس انسان نمى تواند کارى جز آنچه خداوند از پیش مى داند انجام دهد؛ و بنابراین، اعمال انسان اختیارى نیستند. در این مقاله، پس از تشریح پیشفرض هاى مورد قبول اکثریت جبرگرایان الهیاتى، ابتدا برهان پایه جبرگرایى الهیاتى ـ به مثابه استدلالى که مى تواند کمابیش مورد اتّفاق این گروه از جبرگرایان باشد ـ تقریر می شود و سپس، با بررسى مهمترین راه حل هایى که تاکنون براى این نوع جبرگرایى به دست داده شده است، جایگاه هریک در ارتباط با مقدّمات این برهان تبیین مى شود.
اختیار انسان;علم ازلی خداوند;جبریه;جبر و اختیار;ویلیام اکام;جبرگرایی الهیاتی;ضرورت گذشته;انتقال ضرورت;مولینا;علم ازلی الهی;علم ازلی الهی به افعال انسان;اراده;جبر ( بحث );خدا و اختیار انسان;
زمان;تقدیر;تقدم علت بر معلول;توماس آکویناس;ارسطو;ناسازگاری علم خداوند با اختیار انسان;خداگرایی گشوده;عالم مطلق;مریلین آدامز;هری فرانکفورت;مولینیسم;خداشناسی;صفات واجب;واجب تعالی;مسئولیت اخلاقی;موجبیت;جبر و اختیار;