عنوان فارسی: اندیشه مهدویت و تمدن نوین اسلامی (عنوان عربی: الرؤیة المهدویة والحضارة الإسلامیة الجدیدة)
الویری محسن
اثرگذاری دین بر تمدن در دو ساحت قابل تصور است: ساحت خرد که به ظواهر تمدن مانند بناها، آثار علمی و آداب و رسوم مربوط است و ساحت کلان که به بنیان اندیشه ای و روح حاکم بر تمدن مربوط می گردد. ساحت نخست، با مروری بر منابع مربوط، به آسانی قابل اثبات است و ساحت دوم در آثار نظریه پردازان تمدن، بیش و کم مورد توجه قرار گرفته است. در قلمرو اسلام نیز اثبات ساحت نخست به دلیل بدیهی بودن، از استدلال بی نیاز است. برای اثبات ساحت دوم می توان افزون بر تجربه تاریخی، به استدلال عقلی دست زد. اسلام، در دو مقیاس فردی و اجتماعی، برای بالابردن ضریب اثربخشی آموزه های خود و به عنوان گامی برای تکمیل این آموزه ها؛ آن ها را به الگوهایی آرمانی پیوند زده است. بر این اساس، آموزه های مهدویت، می تواند از طریق ترسیم آینده ای دست یافتنی، در شکل دادن به روح حاکم بر تمدن جدید اسلامی نقش آفرین باشد. این ترسیم از آینده را می توان «چشم اندازی تجویزی» به شمار آورد که حلقه وصل مهدویت و تمدن جدید اسلامی است. نوشتار پیش رو، به واکاوی این نکته پرداخته و در پایان برای بهره گیری از این ظرفیت چند پیشنهاد ارائه داده است.