ایمانی فر حمیدرضا, بستانی قاسم, دودمان فرح, رییسی روح اله
هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسه شباهت ها و تفاوت های دو دیدگاه قرآن و روانشناسی درباره شیوه های مواجهه، اهداف درمانی و رویکردهای درمانی - مراقبتی با بیماران در حال مرگ می باشد. مرگ مفهوم پیچیده ای دارد که می تواند با درد و رنج زیادی همراه باشد. مقایسه دیدگاه روانشناسان درباره نحوه مواجهه و مقابله با درد و رنج مرگ، با قرآن کریم که به اعتقاد مسلمانان توصیف کننده جامع ترین (مائده/3) و معتدل ترین (بقره/143) روش زندگی است که اصول اساسی تمامی ادیان الهی را تایید می نماید (نساء/162)، بسیار قابل توجه خواهد بود.نتایج نشان داد که هر دو دیدگاه بر تمایل انسان به جاودانگی و ترس از مرگ تاکید می کنند و توافق دارند که نوع واکنش های هیجانی افراد در مواجهه با مرگ و پذیرش آن، بستگی به رفتار، ساختار شخصیتی و توان مقابله ای او با مسائل و مشکلات گذشته در طول زمان حیات دارد. اما مهمترین تفاوت این دو دیدگاه در اعتقاد یا عدم اعتقاد به حیات پس از مرگ است که باعث تفاوت در تعریف عملیاتی کیفیت مرگ، اهداف درمانی، و نوع مواجه با مرگ می شود. روانشناسی با تکنیک های مختلف روانشناختی و توصیه به کاهش سطح هوشیاری و مراقبت های تسکینی موقتی، در کاهش درد و رنج بیماران در حال مرگ تلاش می نماید، هر چند در کاهش درد جسمانی موفق بوده اند، اما در کاهش رنج روانشناختی به دلیل نداشتن نظریه هایی برای حیات جاوید، همیشه با مشکل مواجه بوده اند. در مقابل؛ قرآن کریم ضمن موافقت با مراقبت های تسکینی برای کاهش درد جسمانی، به نظریه پردازی برای حیات جاوید پرداخته است و با وجود آن که کاهش درد و رنج بیماران را در مقایسه با عظمت جهان آخرت (زمر/13)، از درجه چندم اهمیت برخوردار می داند و هدف اصلی کار با بیماران در حال مرگ را - با توصیه به وصیت و انجام معوقات شرعی - آماده کردن آنها برای سفر آخرت می داند؛ قادر است، در کاهش رنج روانشناختی بهتر از دیدگاه های روانشناسی معاصر که بر اساس اصل لذت گرایی و فرهنگ سکولار بنا شده اند، عمل کند.