نگرش عرفانی و دینی مولانا به چیستی و چرایی مرگ در مثنوی معنوی
کاظم دزفولیان ,حسین یاسری
زنجان
پاييز/ 1391
دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان
یکی از موضوعات پرداخته شده در مثنوی معنوی، موضوع خیره کننده، حیاتی و مهیج مرگ (death) است. مولانا با تمسک به آموزه های اسلامی و عرفانی، به تبیین و تشریح این مهم پرداخته و رسالت خویش را به ابنای الزمان، خاصه طی طریق کنندگان کوی دوست ادا نموده است. ضرورت توجه به این موضوع از آن روست که تا چیستی، چرایی و فلسفه وجودی مرگ از دیدگاه عرفانی و دینی به عنوان یکی از گذرگاه های مهم زندگی انسان موشکافی شود و برای اذهان سالکان، روشن گردد که مرگ نه تنها نابودی نیست بلکه تولد است نه تنها ناگوار نیست بلکه از بین برنده حجابی (curtain) بین عاشق و معشوق است .به سخن دیگر مرگ در حکم «جسر یوصل الحبیب الی الحبیب» است. مرگ آزمون و محکی است برای مدعیان کوی دوست و مشتاقان محبوب ازلی. مولانا با این نگرش، مرگی که برای بسیاری از انسانها ناشناخته و منزجرکننده بوده است به گونه ای دلنشین عرضه داشته است و خاطر نشان می سازد که هیچ چیز در آفرینش از جمله مرگ، بی حکمت آفریده نشده است.
مرگ;مولوی;مثنوی;انواع مرگ;مرگ سرخ;
نگرش مولوی نسبت به مرگ;چیستی و چرایی مرگ;عوامل ترس از مرگ;