شخصیت زن در یهود و اسلام، با تاکید بر جایگاه عرفانی آن
مریم خوشدل روحانی ,نگین حاتم زاده
زنجان
بهار/ 1391
دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان
در نگرش عهد عتیق، زن موجودی فرعی و ثانوی است.حقوق زن نسبت به مرد بسیار محدود بوده و به جزموارد معدودی، از بسیاری از امتیازات انسانی برخوردار نمی باشد.این نگرش،مبنای بسیاری از کج فهمی ها نسبت به جایگاه زن در هستی، گردید و در نهایت به نقش ابزاری بودن زن در جامعه غربی گردید.در تلقی اسلام، زنان و مردان،دارای جوهری واحد در انسانیت بوده و در حدود ماهیت انسانی هیچ تفاوتی ندارند. این نگرش،مهم از آیات قرآنی بوده و سیره پیامبر (ص) و ائمه معصومین سرشارآن است.اگر به تاثیر این دو نگرش در حوزه عرفان بنگریم،خواهیم یافت که درادبیات عرفانی یهود نیز، وضعیت زن بهبود نیافته ونگاه همان نگاه جنسیتی است.وزن درمقام پایین تری از مرد قرار گرفته، و یا به عنوان انسان نیزبه شمارنمی آید.اما زن از جایگاه متفاوتی در حوزه عرفان اسلامی برخودار است. عرفا نیز تحت تاثیر نگاه اسلام، به زن به عنوان موجودی که در مسیر کمال قدم نهاده و در انسان کامل شدن هیچ مانعی ندارد، می نگرند. این تلقی در اشعار مولانا کاملا بارز است، از طرف دیگر خود زنان عارف در اثبات این نگرش بسیار سهیم بوده اند. نقش این عده را در باروری ادبیات عرفانی، نمی توان انکار نمود.این تحقیق برآن است که ضمن بررسی شخصیت زن در یهود و اسلام، به معرفی جایگاه وی در حوزه عرفان یهود و اسلام بپردازد.
انسان;دین یهود; اسلام;زن;عرفان;
شایسته سالاری;عرفان یهودی;زنان عارف;زن در عرفان;قرآن;شخصیت زن در یهود;شخصیت زن در اسلام;زن در ادبیات عرفانی یهود;