بررسى مسئله کلیات از منظر ابن سینا و تفسیر خواجه طوسى از آن با محوریت اشارات و تنبیهات
محمدهادى توکلى، على شیروانى
قم
زمستان / 1392
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
ابن سینا در آغاز الهیات اشارات مدعى مى شود که از تفتیش در محسوسات مى توان به وجود امرى غیرمحسوس و مجرد پى برد. وى از طریق حمل ماهیات مخلوطه بر ماهیت لابشرط استدلال مى کند که ماهیت لابشرط از عوارض مادى ماهیات مخلوطه مبراست و لذا غیرمحسوس است. بیان ابن سینا موهم آن است که وى ماهیت لابشرط مذکور را در خارج از اذهان موجود مى داند، به گونه اى که خواجه طوسى برخلاف برخى دیگر کتبش که وجود امر کلى را در خارج ممتنع مى داند، در تفسیر بیان ابن سینا حکم به خارجیت ماهیت لابشرط در عین نامحسوس بودن مى کند؛ درحالى که به قرینه بیانات ابن سینا در دیگر کتبش، وى امر کلى را تنها در ذهن موجود مى داند. به نظر مى رسد که ابن سینا در اشارات درصدد اثبات آن است که ماهیت لابشرطِ در ظرف ذهن، امرى مجرد است و از همین طریق وجودى مجرد را اثبات مى کند.
سیر از محسوس به معقول;تجرد;ماهیت کلی;ماهیت لا بشرط;
تجرد صورت عقلی;کلی طبیعی;نتایج اثبات قاعده فرعیه;خارجیت ماهیت لابشرط;رابطه کلیات و امور جزئی;نحوه وجود کلی طبیعی;اثبات امور مجرد;معرفت شناسی;هستی شناسی اسلامی;فردیت موجود عینی;امر مشترک غیر محسوس;جسم محسوس;وجود سعی;فلسفه مشاء;