تبیین دیدگاه کریپکى درباره اسم خاص و اسم جنس و تطبیق آن با اصالت وجود
مهدى امیریان، غلامعلى اسماعیلى کریزى
قم
زمستان/ 1393
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
کریپکى برخلاف فرگه و راسل معتقد است که اسم خاص و اسم جنس نقش معنابخشى ندارند، بلکه صرفا دلالت بر مدلول کرده، مانند برچسب عمل مى کنند. وى بر آن است که این دو اسم، دال هاى ثابتى هستند که در همه جهان هاى ممکن بر یک چیز دلالت مى کنند و مدلولشان از یک جهان به جهان دیگر تغییر نمى یابد. بدین ترتیب نمى توان آنها را با اوصاف که دال متغیرند، هم ارز دانست. مقاله حاضر درصدد است نشان دهد که در پرتو اصالت وجود مى توان از عقیده کریپکى درباره اسم خاص، دفاع کرد. طبق اصالت وجود، نه ماهیت و وصف، بلکه صرفا وجودْ متن عالم خارج را پر کرده است. لذا اسم خاص بر واقعیات خارجى که حقیقت وجودى دارند و در همه جهان هاى ممکن بر یک چیز دلالت مى کنند، اطلاق مى شود؛ اما در مقابل اسم جنس صرفا به ماهیت که امرى ذهنى و کلى است اطلاق مى شود. لذا طبق مبانى اصالت وجود، در اینجا نمى توان با کریپکى موافقت کرد و اسم جنس را بدون معنا دانست.
مسایل جدید معرفت شناسی;اسم جنس;دال ثابت;دال متغیر;جهان هاى ممکن;ماهیت ( عام );معرفت شناسی;فلسفه منطق;اصالت وجود;معرفت شناسی مدرن;اسمای اعلام;
معنا;میل گرایی;رابطه زبان و جهان;فرگه گرایی;مصداق اسم خاص;اسماء تهی ;برونی گرایی در معنا;معناداری اسم خاص;فلسفه تحلیل زبانی ( تحلیل زبان ) ;اسم عام;نظریه اوصاف راسل;تناظر بین زبان و واقعیت;تشخص;حمل;ملاک معناداری;