در این مقاله آرای محمد مجتهد شبستری در باب حقیقت ایمان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه ایشان، «ایمان» حقیقتی از سنخ تجربههای دینی است و نه تنها با مقوله نظر و استدلال میانهای ندارد، بلکه اصلاً با علم و معرفت به صورت عموم و با اعتقاد و باور به صورت خاص رابطه ندارد. وی ایمان را با شک قابل جمع میداند، ولی با یأس قابل جمع نمیداند. ایشان بر اساس روش پدیدار شناختی تاریخی معتقد است که مسلمانان بیشتر باید متکی بر تجارب دینیشان باشند تا معارف دینی، زیرا احیای دین وابسته به احیای تجارب دینی مسلمانان است نه احیای تفکر و معارف دینی؛ چرا که معارف دینی بر گرفته از تجارب دینی است که عمیقترین لایه دین است. در باب حقیقت ایمان، شبستری در ابتدا میخواهد تجربههای همه مؤمنان را به صورت کلی ملاک و معیار ایمان قراردهد تا شامل هر مدعی ایمان بشود، اما در مقام تبیین حقیقت تجربههای اصیل دینی به گونهای پیش میرود که بسیار از سطحهای زندگی انسان را شامل نمیشود، لذا در بررسی و تحلیل نظریات ایشان میتوان به این نتیجه رسید که انسجام درونی گفتههای وی در مورد حقیقت ایمان زیر سئوال می رود.
علم;تجربه دینى;محمد مجتهد شبستری;تجربه دینی;عقل و ایمان;ایمان;
اهتمام مجذوبانه;تجربیات دینی مسلمین;احیای تجربه های دینی;هویت سیال ایمان;جوهره ایمان;روش ارسطویی;ساختار غیر شناختاری ایمان;فرهنگ دینی شفاهی;جدایی ایمان از برهان;عناصر ایمان;حقیقت اگزیستاسیل دین;رابطه ایمان و پویایی درون انسان;امانوئل کانت;شلایرماخر;اعتقاد