برخلاف نظریاتی که در آنها تغییر دین آگوستین به مسیحیت دفعی و اتفاقی تلقی شده است، این تغییر، چهارچوب یک فرایند را دارد. عوامل زمینه ای، مانند سیاست دینی وقت، خانواده، اقتصاد و نیز تجربیات شخصی خود آگوستین باعث می شد که قوی ترین مقصد برای تغییر دین او مسیحیت باشد؛ زیرا در اکثر آنها مسیحیت کانون توجه و عنایت بود. عواملی هم چون بحران، جستجو و فعالیت، برخورد با مبلغ، و تعامل با کسانی که یا تجربه مسیحی شدن داشتند و یا سرنوشت کسانی را با چنین تجربه ای برای او بازگو می کردند، گرایش وی را به مسیحیت بیشتر کرد و از نظر عقلانی او را در این باره مجاب ساخت. در نهایت، تجربه شنیدن صدای کودک منجر به تصمیم او به پذیرش نهایی مسیحیت شد. ادامه روند تغییر دین وی را می توان در آثار آن، یعنی آرامش باطنی پیدا شده برای آگوستین، و تاثیر خود او بر مسیحیت دنبال کرد.