در فرهنگ ما همواره شهید ثانی به دانش فقه مشهور بوده و ابعاد فکری و کلامی ایشان، چنان که باید مورد تحقیق قرار نگرفته است. شهید از منظر فقهی کاملا همسو و هماهنگ با مدرسه فقهی حله هست و در قالب و قامت شارح و مفسر بزرگ آثار فقهی چند تن از شاگردان مدرسه حله نمودار می شود. اما از منظر کلامی و اعتقادی میان ایشان و وتکلمین رسمی مدرسه حله و فقهای آن تفاوتی چشمگیر وجود دارد که جز با رجوع به میراث کلامی شیعه در گذشته های دورتر قابل تحلیل نیست. این پژوهش با ورود به عمق آثار و جمع آوری اندیشه های کلامی شهید ثانی نشان داده است که شهید ثانی به مباحث عقلی، اعتقادی و معرفت شناسی علاقه وافر داشته و در این راه از کوچکترین سعی و تلاشی فرو گذاری نکرده است. در این بین بیشترین دغدغه ی شهید ثانی مباحث روش شناسی و ایمان شناسی است که در تمام دوران حیات علمی ایشان نمود داشته است و در آثار کلامی و غیر کلامی ایشان بروز کرده است. هم چنین نشان داده ایم که این تفاوت شهید با طریقه و روش دیگر متکلمین و فاصله گرفتن ایشان به مبانی معرفت شناختی کلام اسلامی و شهید ثانی باز می گردد.