قیام علیه حاکم در فقه مذاهب اسلامی با تاکید بر جریان بیداری اسلامی
[پایان نامه]
/ محمد علی ابراهیمی
؛ استاد راهنما: محمد رضا ضمیری
دانشگاه قرآن و حدیث (قم)
، ۱۳۹۳
۱۳۶ ص
چاپی
کتابنامه: ص. ۱۲۶ - ۱۳۳؛ همچنین به صورت زیرنویس
کارشناسی ارشد
الهیات (گرایش فقه و مبانی حقوق)
۲۰/۰۷/۱۳۹۳
۵/۱۷
از جمله موضوعات مهم در عصر حاضر و فقه سیاسی شیعه و سنی ، موضوع بیداری اسلامی و جنبش های اسلامی ضد استبدادی و روش برخورد حاکمان و رهبران دینی با این قیام ها می باشد . عصر حاضر به روش توصیفی – تحلیلی به بیان قیام علیه حاکم (جائر و عادل) در قالب نظرات و دیدگاه های مختلف پرداخته است و در مجموع به این نتیجه رسیده ایم که قیام علیه حاکم جور نه تنها جایز است بلکه نوعی تکلیف است و از باب امر به معروف و نهی از منکر ، لازم است به اعمال خلاف قانون دین آن ها اعتراض نمود ، ولی اهل سنت چنین قیامی را جایز ندانسته و اطاعت از هر امیر و حاکم مسلمان و لو ظالم و جائر را واجب می دانند . در فقه شیعه ، همه علما با توجه به قیام امام حسین (ع) در مقابل ظلم و بیداد یزید و انحرافات ایجادی او در دین اسلام ، این امر مهم را نه تنها تاکید ؛ که حتی آن را واجب نیز می شمارند . اما در فقه سیاسی اهل سنت با توجه به شرایط زمانی آن ها و لزوم حمایت حکومت ها و والیان آنها از این از این مذاهب و نیز، نیاز حاکمان ظالم از تایید اعمال وحشیانه و ظالمانه خود، از سوی عالمان دینی، همیشه قیام علیه این گونه حاکمان مردود بوده و از سوی عالمان دینی مذاهب و فرق اهل سنت نهی شده است . کلید واژه ها: قیام بر ضد حاکمان، جهاد، بغی، محاربه، بیداری اسلامی، حاکم، طاغوت .