اعتراضهای ضدحکومتی سال 2011 در خاورمیانه و شمال آفریقا ضمن اینکه دولت و نظام سیاسی برخی کشورهای عربی را تغییر داد، در برخی کشورهای دیگر پایههای قدرت را سست کرد، در برخی کشورهای منطقه نیز موجب تغییر در راهبرد سیاست خارجی شده است که این تغییر پیامدهای مهمی داشته است. قطر از جمله معدود کشورهای عربی است که محیط داخلی آن از اعتراضهای سال 2011 در خاورمیانه و شمال آفریقا تأثیر نپذیرفته است اما سیاست خارجی این کشور متأثر از اعتراضهای منطقهای تغییر کرد. قطر که به عنوان یک دولت ذرهای قلمداد میشود به ویژه از نیمه دوم دهه 1990 و از زمان به قدرت رسیدن شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی سعی کرد با بهرهگیری از منابع غنی هیدروکربنی خود، اقتصاد خود را در مسیر رشد و توسعه قرار دهد که در این راهبرد موفق نیز بوده است. دولت قطر از سال 2004 به بعد و همزمان با رشد اقتصاد خود تلاش کرد میان اقتصاد، سیاست خارجی و امنیت خود همپوشانی ایجاد کند. دولت قطر با بهرهگیری از اقتصاد قوی، عملگرایی در سیاست خارجی را در قالب میانجیگری در بحرانهای جهان عرب اتخاذ و تلاش کرد بدین شکل از خود تصویر یک کشور صلحساز بسازد. این همپوشانی موفق در تأمین امنیت دولت قطر در محیط پرتنش خاورمیانه نیز موثر بوده است. وقوع اعتراضهای ضدحکومتی در جهان عرب در سال 2011 سبب چرخش ناگهانی قطر در عرصه سیاست خارجی از بازیگر صلحساز به بازیگر دخیل در ایجاد هرجومرج منطقهای شد که در این راهبرد نیز عنصر اقتصاد نقش اصلی را ایفا کرد. این مقاله در صدد بررسی وضعیت اقتصادی قطر و چگونگی تأثیرگذاری اقتصاد و سیاست خارجی بر امنیت آن پیش و پس از سال 2011 است.