از آن جايي که پديده تروريسم در دنياي امروز يکي از موضوعات مهم و تاثيرگذار بر مسائل مختلف و از جمله امنيت ملي کشورها است در مقاله حاضر سعي شده که يکي از ابعاد و زمينه هاي مهم تعاملي ميان تروريسم و نظام هاي سياسي در کشورهاي جهان سوم و در ايران اسلامي مورد بررسي و کندوکاو قرار گيرد. نکته اصلي در اين بررسي اين است که تروريسم را به عنوان پديده استراتژيک درنظر گرفته که به منظور دستيابي به اهداف خود و همچنين اثرگذاري بر امنيت ملي کشورها استراتژي مبتني بر سه فاز عملياتي (ايجاد آشفتگي رواني ناشي از ترس در مردم، ترغيب نظام حاکم به پاسخگويي و انتقال مشروعيت) را دنبال و فضايي تعاملي و تقابلي را با مردم و با نظام سياسي حاکم و در جهت رسيدن به اهداف سياسي خود مديريت و اجرا مي نمايد.