به نظر میرسد که تأثير متغيرهايی که مبين ثبات فضای سياسی باشند در مدلهای رشد اقتصادی بهويژه برای کشورهای درحالتوسعه که بعضاً دچار درجات مختلفی از بیثباتیهای سياسی هستند لازم باشد. بر اين اساس، در اين مقاله به بررسی رابطه ميان ثبات سياسی و رشد اقتصادی در ايران طی سالهای (1386-1353) میپردازيم. در اين مقاله 8 تعريف از متغير ثبات يا بیثباتی سياسی در نظر گرفته شده است. پس از وارد نمودن متغيرهای فوق در يک مدل رشد اقتصادی 5 متغير در قالب دو متغير بیثباتی سياسی و سه متغير ثبات سياسی انتخاب میگردد. سپس، با استفاده از آناليز مؤلفههای اصلی دو گروه فوق در قالب دو شاخص کلی ثبات و بیثباتی سياسی ترکيب میشوند که آزمون مدل فوق با ارائه شاخصهای جديد نيز قابل قبول بوده و تأييد میگردد. نتايج نشان میدهند گروه A که شاخص ترکيبی آزادیهای سياسی و شهروندی است تقريباً وزن هر دو شاخص يکسان میباشد و در حالیکه درگروه B که شاخص ترکيبی از متغيرهای سهگانه است سرمايهگذاری بخش خصوصی نسبت به آزادیهای تجارتی و بخش توريسم از شدت بيشتر برخودار است. تأثير اين گروه در سالهای بعد تشديد میگردد که اين مسئله از جمله طبيعت عوامل اقتصادی است.