پرسش محوري در حوزه رسانه و دين اينست که آيا بايد رسانه را به مثابه امري قدسي و ديني نگاه کرد يا رسانه ذاتا امري سکولار و غير ديني است؟ اغلب به سبب فقدان پژوهش هاي مناسب، دو حوزه رسانه و دين به طور مجزا مورد مطالعه قرار مي گيرد و تحليل نسبت ميان ارتباطات (رسانه) و تجدد يا مدرنيته بر مبناي سه نگرش روابط ملي، فايده گرا و ساختارگرا انجام مي شود. بسياري از نظريات موجود درباره دين و رسانه، به سوي «دين رسانه اي» گرايش داشته و يا در حالتي خوش بينانه درصدد توضيح ابزار بودن هر يک براي ديگري است. رسانه ديني تاکيد دارد که نه رسانه صرفا ظرفي براي دين است و نه تکنولوژي رسانه مي تواند دين را در حد يک پيام فرو بکاهد. از اين رو نه مي توان رسانه را پديده اي ثانوي فرض کرد و نه دين را امري منحاز. نخستين مساله در تبيين دين و رسانه، بازشناسي ذات رسانه، ويژگي هاي رسانه، ظرفيت و توانايي رسانه، تاريخ معرفتي و دانش رسانه، نسبت ميان رسانه و فرهنگ غرب و تفکر ليبرالي، رسانه و ذات سکولاريسم و مسائل تمدن است. در اين مقاله، کارکردهاي رسانه، رويکردهاي قابل بحث در باب رسانه و دين و ساحت هاي قابل تداخل دين در رسانه ديني بررسي شده است.
دوفصلنامه مطالعات ميان رشته اي در رسانه و فرهنگ (رسانه و فرهنگ)