بررسي رابطه جهاني شدن فرهنگي و عرفي شدن فردي با تاکيد نقش عوامل زمينه اي (مطالعه بين ملتي)
/ عليرضا شجاعي زند
؛ محمدرضا طالبان، نادر صنعتي شرقي
مروري بر نظريه هاي عرفي شدن نشان مي دهد که اين تئوري ها کمتر به تاثير مناسبات فزاينده جهاني بر عرفي شدن مردم جهان پرداخته اند. با توجه به اين مطلب، اين مقاله کوشيده است رابطه جهاني شدن فرهنگي و عرفي شدن مردم کشورهاي جهان را با توجه به متغيرهاي زمينه اي اثرگذار بر اين رابطه مورد بررسي قرار دهد. اين متغيرهاي زمينه اي عبارت اند از: سنت هاي مذهبي غيراسلامي، سطح توسعه يافتگي، تنوعات قومي، زباني و مذهبي. نتايج مطالعه حاضر نشان داد که جهاني شدن فرهنگي رابطه مستقيم و مثبتي با عرفي شدن مردم جهان دارد. البته با در نظر گرفتن سهم کنترلي ساير متغيرهاي منتج از نظريه هاي رقيب (نظريه نوسازي و نظريه بازارهاي مذهبي) اين اثر به ميزان قابل توجهي کاهش يافت. يافته هاي ديگر مطالعه حاکي از آن بود که اثر جهاني دشن فرهنگي در کشورهاي اسلامي، اثري غير عرفي کننده و در کشورهاي غيراسلامي اثري عرفي ساز از خود نشان مي دهد. هم چنين مشخص گرديد که جهاني شدن فرهنگي در کشورهايي که از نظر قومي متنوع مي باشند، به نسبت کشورهايي که از نظر قومي همگون هستند، اثر عرفي کننده بيشتري دارد. مطالعه حاضر با يافته خلاف انتظاري نيز رو به رو گرديد. يافته هاي مطالعه نشان داد که جهاني شدن فرهنگي کاملا مخالف انتظارات نظري مطالعه، در جوامعي که از نظر مذهبي همگون مي باشند، اثر عرفي ساز بسيار بيشتري به نسبت جوامع ناهمگون مذهبي دارد.