هدف: برای فهم جریان جهانی اطلاعات نیاز هست تا با بینشی مبتنی بر جغرافیای سیاسی به تحلیل روندها و فرآیندهای اطلاعات بپردازیم. در این زمینه نیز لازم است تا از رهیافت سرزمین محوری عصر وستفالیا دور شده و به دیدگاهی نو که همان چند محوری است به مبحث اطلاعات و تأثیرات ژئوپلیتیکی آن بپردازیم. این بدین معناست که نمی¬توان همه چیز را در محدوده سرزمین قرار داده و از روش شناسی سرزمین محوری تبعیت نماییم. روش: روش این پروژه توصیفی – تحلیلی بوده که کار جمع آوری مطالب آن از طریق مرور منابع می¬باشد. هدف این مقاله ارزیابی و کنکاش در ارتباط با چگونگی سرنوشت مرزها در آینده (آینده پژوهی) از طریق مطالعۀ تأثیر جریان اطلاعات بر آن¬هاست. یافتهها: امروزه، مرزهای جغرافیایی و مجازی در مورد اطلاعات نسبت به گذشته نفوذ ناپذیر شده اند؛ مثلاً با انجام یک کلیک و با روشن نمودن یک ویدئو و با استفاده از یک ماهواره، اطلاعات در مقیاس جهانی رد و بدل می¬شود. اما این مقاله درصدد آن است که بیان نماید، همه چیز از بین نرفته بلکه باید با بینشی درست که جغرافیای سیاسی آن را بیان می¬کند جریان اطلاعات را تحلیل نمود. صحیح است که فرض نماییم امروزه در جهانی زندگی می¬کنیم که به واسطۀ جریان آزاد و فراملی اطلاعات و افزایش آگاهی های اطلاعاتی ناشی از این جریان فشرده شده، ما را در یک دهکده جهانی قرار داده است اما همانطور که فرض اصلی مقاله نیز بیان می¬نماید سرزمین زدایی مربوط به اطلاعات، جریانی نسبی است؛ اگرچه نسبت به سایر موارد قویی تر می-باشد. یعنی اطلاعات نسبت به سایر پدیده¬ها و جریان¬های جهانی همانند شرکت¬های فراملی، سرمایه و غیره کمتر به سرزمین و مرز محدود می¬شود؛ برای درک معمای جغرافیای سیاسی اطلاعات، مسئله مقیاس مؤثر ومفید است.