جايگاه حوزه اقيانوس هند و تنگه هاي استراتژيک آن در فرايند جهاني شدن
/ زهرا پيشگاهي فرد
، نسرين خانيها
ويژگي هايي که برخي تنگه ها را از نظر جهاني مهم مي سازد و باعث مي شود که به کانون محاسبات استراتژيک و ژئواستراتژيک قدرت هاي جهاني و منطقه اي تبديل شوند، به نحوي که آنها خواهان داشتن کنترل کامل بر تنگه يا حداقل داشتن قدرت فرمانروايي بر آن باشند، وجود دو عامل، يکي اقتصادي که خود به دو دسته انرژي و تجارت تقسيم مي شود، و ديگر نظامي است. اين عوامل، اثرات و پيامدهاي مشخص و پويايي را براي تنگه ها بوجود آورده، و پيگيري استراتژي ها براي مناسب ساختن اين پيامدها، اين تنگه ها را به محل رقابت قدرت ها تبديل مي کند. اما ميزان اهميت تنگه هاي استراتژيک در طول تاريخ متفاوت بوده و با پيشرفت هاي تکنولوژکي و تغيير الگوهاي سياست جهاني دستخوش تغيير شده است. غالب تنگه هاي بين المللي در عصر نظام دوقطبي بيشتر اهميت سياسي و ژئوپوليتيکي داشتند؛ هرچند اين اهميت هنوز نيز در بعضي از آنها وجود دارد و ديدگاه هاي ژئوپوليتيکي و ژئواستراتژيکي بر آنها حاکم است، در حال حاضر تنگه هاي مهم از نقش آفريني ژئواکونوميکي نيز برخوردار شده اند. تنگه ها مهم اقيانوس هند به جهت صرفه جويي هاي اقتصادي و نزديک ساختن سه حوزه جغرافيايي اصلي اقتصاد جهان يعني آمريکاي شمالي و اتحاديه اروپا و جنوب شرق آسيا از جايگاه ويژه اي برخوردارند. با اين اوصاف اين پژوهش ضمن بررسي تغييرات ايجاد شده در مفهوم و مصداق تنگه هاي استراتژيک در دو دوره ژئوپليتيکي نظام دوقطبي و پس از آن، در پي تحليل اثرات قدرت و سياست در آنها مي باشد. نتايج حاصله بيان گر اين مساله است که صحنه اقيانوس هند و تنگه هاي مهم آن به دليل داشتن نقش کليدي در تجارت دريايي، از اهميت بالايي برخوردارند و اين امر باعث مي شود تا اين تنگه ها محل رقابت قدرت هاي رقيب باشند.