بررسي نقش و ظرفيت مرز در تقويت هويت ملي در عصر جهاني شدن (مورد ايران)
/ محمد قصري
در هزاره سوم، آهنگ جهاني شدن سريع تر از گذشته در مسير ادغام دنيا در حرکت است و فرصت ها و امکانات زيادي براي کشورها، دولت ها و ملت ها فراهم ساخته است، از سوي ديگر نگراني هاي فزاينده اي نيز در حفظ ارزش هاي حياتي، هويت و همبستگي ملي براي آنها به وجود آورده است. اين موضوع کشورها را بر آن داشته که به تقويت عناصر و عوامل موثر در زمينه حفظ هويت و همبستگي ملي خود بپردازند. در اين بين، از جمله عناصر جغرافيايي- سياسي که در اين زمينه جايگاه برجسته اي دارد و توانايي ايجاد وحدت سياسي را در يک سرزمين فاقد هر گونه وحدت طبيعي و انساني و همچنين نقش چشمگيري در هويت سازي و همبستگي ملي دارد، مرز مي باشد. بر اين اساس، کشورها به اشکال مختلف مانند احياء و بازآفريني مجدد بعضي از نقش هاي مرز و بوجود آوردن اشکال جديد مرزي، سعي مي کنند تا از اين ويژگي مرزها در تقويت هويت و همبستگي ملي خود بهره ببرند تا بتوانند نگراني ها و چالش هاي ناشي از جهاني شدن را براي هويت و اتحاد ملي خود کاهش دهند به عبارت ديگر کشورها با بهره گيري از نقش روان شناختي، تامين امنيت، جداکنندگي، متمايز کنندگي و ... مرزها سعي در تقويت هويت و اتحاد ملي خود مي کنند. در اين راستا، تحقيق حاضر بر اساس روش توصيفي- تحليلي و با استفاده از مطالعات کتابخانه اي در صدد بر آمده است تا با توجه به ماهيت و فلسفه وجودي مرزها به بررسي و تحليل نقش و ظرفيت هاي آنها در تقويت هويت و همبستگي ملي ايران در عصر جهاني شدن، بپردازد.