با ظهور شرکتهای فراملی و جایگاه آنها در اقتصاد سیاسی بینالملل تحول مفهومی عظیم در دیپلماسی و تعامل میان بازیگران رخ داده و اینک با ورود این شرکتها به عرصه روابط بینالملل، غیر از دیپلماسی دولت ـ دولت دو جنبه دیگر به دیپلماسی افزوده شده و آن دیپلماسی شرکت ـ دولت و شرکت ـ شرکت است. همچنین این مسأله اثبات می شود که شرکتهای فراملی با ورود به عرصه بین المللی لزوماً موجبات توسعه در کشورهای جهان، بالاخص کشورهای درحال توسعه را فراهم نمی آورند، بلکه تعامل آنها با دولت توسعهگرا که مخصوص کشورهای درحال توسعه است، این نوع دولت و نحوه تعامل آن با شرکت های فراملی میتواند توسعه در این کشورها را موجب میشود.