جوامع همواره در حال تحول و دگرگوني هستند و نهادهاي اجتماعي، نظام ارزش ها، هنجارها و ساختارهاي فرهنگي نيز در حال تحولند. تغييرات اجتماعي گرچه در تمام جوامع و زمان ها اتفاق افتاده و مي افتد، سطح و جهت آن از جامعه اي به جامعه ديگر متفاوت است. در نتيجه، شناخت هويت و گستره تغييرات اجتماعي داراي اهميت است. فضاي فرهنگي اطراف ما كه بستر اصلي تبيين پديده ها مي باشد با تحولات فراگيري مواجه است. با جهاني شدن فرهنگ و پيامدهاي آن، معماي جرم به موضوعي پيچيده تر و داراي ابعاد گسترده تر تبديل شده و تغيير و تحولات در روابط و نهادهاي اجتماعي موجب تضعيف پيشگيري اجتماعي مي گردد. اين تغيير و تحول در ساحت فرهنگ، ضرورت توسعه نگاه فرهنگي در مطالعات جرم شناختي را ايجاب مي كند.