امروزه به واسطه ي جهاني شدن سرنوشت تمامي افراد، سازمان ها و حكومت ها بيش از پيش به يكديگر گره خورده و تأثيرات اين فرايند بر تمامي حوزه هاي فعاليت بشري، غيرقابل انكار گرديده است. در ادامه و به دنبال طرح مفهوم شهروندي جهاني انتظارات جديدي از آموزش و پرورش به عنوان عامل معنابخش به زندگي افراد و ابزاري براي پرورش شخصيت انسان و رفع نيازهاي اجتماعي، شكل گرفته است. اين مقاله با هدف بررسي خصوصيات و مؤلفه هاي شهروندي جهاني، نقش، اهميت و ضرورت آموزش هاي شهروند جهاني را مورد بحث و بررسي قرار مي دهد. اگر بپذيريم كه استفاده ي كنوني از منابع موجود در جهان، غيرمنصفانه و غيرقابل قبول است و شكاف فقير و غني (از همهي جنبه ها) وسيع و وسيع تر مي شود، بايد چاره اي انديشيد. آموزش و تربيت شهروند جهاني ( به ويژه كودكان و جوانان) به عنوان فردي كه خواهان تبديل شدن جهان به مكاني سرشار از عدالت، برابري، صلح و توسعه ي پايدار، احترام و پاسداشت تنوع و گوناگوني نژادي، مذهبي و ... مي باشد و همچنين داراي خصوصيات ديگري است كه در اين مقاله به آن پرداخته شده، راه حل و ابزاري قدرتمند به نظر مي رسد. در اين چارچوب، فقر و بحران هويت جوان ايراني و از طرفي جذب شدن به فرهنگ جهاني سازي بيگانگان، دو نكته اي است كه ضرورت توجه به آموزش هاي شهروند جهاني به منظور اتخاذ نگاه وسيع و كلانتر به مسائل جهاني را نمايان مي سازد. بنابراين با توجه به متون ارزشمند اسلامي و جايگاه والاي ترسيم شده براي انسان و ارزش هاي انساني و همچنين با توجه به فرهنگ و تمدن غني ايراني و در راستاي ايفاي نقش فعالانه در مديريت مشترك جهاني، فراگرفتن اين قبيل آموزش ها در نظام آموزش و پرورش رسمي و غيررسمي و همچنين تاسيس مركزي تحت همين عنوان با همكاري ساير نهادهاي آموزشي در كشور پيشنهاد مي شود.