اثرات كوتاه مدت و بلند مدت آزادسازي تجاري بر شاخص هاي كلان اقتصادي ايران
[طرحهای تحقیقاتی و پروژهها]
/ مجري طرح: حسين شريفي رناني
؛ ناظر طرح: مهدي صادقي شاهداني
( تهران
۱۳۹۱)
ط، ۱۰۸ص.
: جدول، نمودار
كتابنامه: ص. ۱۰۴- ۱۰۸
از دوران انقلاب صنعتی به بعد، تجارت همواره اهمیت روزافزونی یافته و بر نقش آن در توسعه و رشد اقتصادی کشورها افزوده شده است. گذر از یک نظام بسته به نظامی باز، بدون پرداختن هزینه های مربوطه از طرف جامعه امکان پذیر نیست؛ لذا ایجاد زمینه های مناسب و توسعه زیرساخت های اقتصـادی اهمیتی در خور توجه می یابد. مسلّماً تجـارت آزاد بر انزواگرایی برتری دارد. تجربه كشورهاي مختلف در زمینه تأثير مثبت تجارت خارجي باعث پايهگذاري مجموعه سياستهايي شد كه به آن ها سياست هاي اقتصادي و از جمله سياست آزادسازي تجاري ميگويند. با توجه به این که طی دهه های اخیر در بین کشورها تلاش برای دسترسی به بازارهای جهانی در قالب تجارت آزاد و آزادسازی تجاری به وجود آمده، لذا تحقیق حاضر به بررسی اثرات کوتاه مدت و بلند مدت آزادسازی تجاری بر شاخص های کلان اقتصادی در ایران طی دوره زمانی 1387-1368 و 1387-1374 می پردازد. بدین منظور از الگوی تصحیح خطای برداری( (VEC استفاده می شود. تحقیق در 9 الگوی جداگانه مورد ارزیابی قرار میگیرد که در الگوی اول آزادسازی تجاری محاسباتی محقق و در الگوهای دیگر از شاخصهای آزادسازی گزارش شده توسط مؤسسه بین المللی هریتیج استفاده شده است. متغیرهای به کار رفته در این پژوهش؛ تولید، تورم، حجم پول، تراز تجاری و بهره وری کل عوامل تولید می باشند. نتایج تخمین حاکی از آن است که برقراری سیاست آزادسازی در بلندمدت و در قالب الگوی محاسبه شده توسط محقق، منجر به افزایش حجم تولید و بهره وری و نیز کاهش تورم می شود ولی بر تراز تجاری تأثیری ندارد؛ همچنین اثر منفی آزادسازی بر حجم پول در کشور معنادار نمی باشد. اعمال سیاست آزادسازی تجاری در قالب الگوی معرفی شده توسط بنیاد هریتیج نیز در بلندمدت به کاهش حجم پول و بهره وری کل انجامیده و تأثیر معناداری بر تورم و تراز تجاری نگذاشته است؛ همچنین اجرای این سیاست بر حجم تولید بی اثر بوده است.