رفتار شهروندان و كيفيت مشاركت آنان در امور جامعه به عنوان يكي از الزامات اساسي سرمايه اجتماعي در هر جامعه و از شاخصهاي توسعه يافتگي جوامع محسوب مي شود. فرهنگ شهروندي و عناصر كليدي آن همواره در طول تاريخ پرفراز و نشيب اين مفهوم از طرف متفكران و صاحب نظران علاقمند به مسائل اجتماعي كه تمدن و پيشرفت جوامع بشري را در استقرار آن فرهنگ مي دانند، از ادوار باستان تاكنون مورد بحث و چالش قرارگرفته است. امروزه تعيين ميزان نهادينه شدن فرهنگ شهروندي به منظور تعيين جايگاه خود در جريان توسعه يافتگي در بستر جهاني شدن از ضروريات دستيابي به شاخصهاي توسعه مي باشد. در مقاله حاضر با توجه به داده هاي پژوهشي به دست آمده از مطالعه پيمايشي شهر اصفهان پس از مطالعه تاريخي مفهوم شهروندي و با استفاده از نظريه هاي گوناگون، به بررسي وضعيت شهروندي و ابعاد مختلف آن در شهر اصفهان و ميزان آن در بين شهروندان اصفهاني پرداخته شده است