سیاستهاي تعدیل ساختاري یکی از سیاستهاي توسعه اي غالب بعد از دهه 70 و 80 قرن بیستم میلادي می باشد . این رساله با تبیین مبانی تئوریک تعدیل، اقدام به شناس ایی و معرفی متغیرهاي عمده تاثیر گذار بر اجراي سیاستهاي تعدیل نموده و با هدف بررسی تاثیر گذاري مجامع بین المللی بر سیاستهاي تعدیل در ایران، گامی جدید در غنی سازي ادبیات تعدیل در ایران به شمار می آید . این پژوهش پس از اثبات تاثیر پذیري برنامه هاي توسعه در ای ران(برنامه اول توسعه بعد از انقلاب ) ازسیاستهاي تعدیل بعد از اتمام جنگ، به اجراي سیاستهاي تعدیل در ایران، پیامدهاي اجراي آن و نحوه شکل گیري سیاستهاي تعدیل در ایران می پردازد و به نقش ویژه روندهاي جاري بین المللی، توصیه نهادهاي مالی بین المللی و گفتمان غالب نئوکلاسیکی، پرداخته و سیاستهاي تعدیل ساختاري را در راستاي فرایند جهانی شدن ارزیابی نموده است. نتایج بررسی دوره زمانی اجراي سیاستهاي تعدیل در ایران و متغیرهاي عمده دیگر همچون افزایش ارتباط با مجامع مالی بین المللی بعد از اتمام جنگ و ضرورت هاي آن دوره، نشان از توجه جدي به فرایندهاي جهانی در داخل ایران داشته و نشان دهنده این موضوع می باشد که افزایش توجه به روندهاي جهانی در ایران همزمان با اجراي سیاستهاي تعدیل می باشد که این خود نشان دهنده نقش راهبردي سیاستهاي تعدیل ساختاري بر فرایند جهانی شدن در ایران می باشد.