استاد راهنما:مسعود غفاری ؛ استادان مشاور: حسین بشیریه ، عباس منوچهری
دانشگاه تربیت مدرس ، دانشکده علوم سیاسی
۱۳۸۳
۵۱۳ ص.
کتابنامه : ص.۴۷۸ - ۵۱۳
دکتری
علوم سیاسی
زمستان ۱۳۸۳
جهانی شدن یکی از مباحث مهم و جنجال برانگیز دنیای معاصر است که متفکران و اندیشمندان برداشتهای متفاوتی از آن ارائه کرده اند. عده ای آن را پدیده ای با محوریت کشورهای غربی دانسته همچون غربی سازی ، فاعل آن را دنیای غرب می دانند . برخی جهانی شدن را بخشی از روند مدرنیزاسیون خوانده اند و بعضی آن را پدیده ای پسامدرن و کلا متمایز از دوره مدرن به شمار آورده اند. بعضی هم با توجه به گستردگی ابعاد جهانی شدن ، "فشردگی جهان "،" افزایش وابستگی و درهم تنیدگی جهانی " ، " ادغام جنبه های اقتصادی در گستره ای جهانی " " پهناورترشدن گستره تاثیر گذاری و تاثیر پذیری کنشهای اجتماعی" به تبیین این پدیده پرداخته اند. در پژوهش حاضر با توجه به وجوه مختلف جهانی شدن همچون ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ، تاثیر این پدیده بر روند دموکراتیزاسیون در ایران معاصر مورد توجه قرار گرفته است. از این منظر ، جهانی شدن چون واقعیتی اجتناب ناپذیر و فرایندی همگون ساز تلقی می شود که عبارت است از فرایند فشردگی زمان و مکان که به واسطه آن مردم دنیا به صورتی نسبتا آگاهانه در جامعه جهانی ادغام می شوند و در پی آن بسیاری از محدودیتهای چغرافیایی و سیاسی به ترتیبات اجتماعی و فرهنگی در تبیین جوامع کاهش می یابند. متغیر اول پژوهش حاضر پدیده "جهانی شدن" در تعریف عام آن و متغیر دوم " دموکراسی در ایران معاصر" است.در مطالعه تاثیر جهانی شدن بر دموکراسی با بهره گیری از نظریه امواج دموکراسی ساموئل هانتیگتون ، نحوه گذار به دموکراسی در دوره های مختلف را در چارچوب امواچ دموکراسی بررسی کرده ایم. بر این اساس در دوران معاصر حداقل سه موج بزرگ دموکراسی وجود داشته است که آخرین آن از سال ۱۹۷۴ آغاز شده و با ظهور موج نوین پدیده جهانی شدن در سالهای پس از جنگ سرد تشدید شده است. در انطباق این امواج با وضعیت دموکراسی در ایران معاصر می توان از امواج مختلف دموکراسی یاد کرد که آخرین آن با سالهای گسترش پدیده جهانی شدن در ایران مصادف شده است.محور مطالعه حاضر تاثیرات ناشی از جهانی شدن بر دموکراسی در ایران طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، خصوصا سالهای بعد از پایان جنگ سرد و همزمان با موج جدید جهانی شدن است. این مطالعه را با استخراج شاخصهای جهانی شدن و دموکراسی و مطالعه آنها در ایران معاصر انجام داده ایم. برای فهم جهانی شدن در بعد اقتصادی گسترش بازار آزاد ، توسعه مبادلات اقتصادی، توسعه شرکتهای فراملیتی ، کاهش تصدی گری دولت ؛ در بعد فرهنگی گسترش ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی ، شکل گیری هویت فراملی و فرهنگ سیاسی نوین بر پایه ارزشهای مشترک بشری و در جنبه سیاسی- اجتماعی دگرگونی مناسبات اجتماعی ، ساختارهای مدیریتی ، تحول ساخت دولت- ملتها، شکل گیری طبقات فراملی، افزایش تحرک اجتماعی ، رشد مهاجرتها ، گسترش جنبشها و حرکتهای نوگرایانه مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه دموکراسی، شاخصهایی همچون میزان سازمان یابی گروههای سیاسی، چگونگی توزیع قدرت میان آنها، میزان آزادی ایشان در مشارکن سیاسی، مکانیسمهای حل منازعه و شرایطی چون انتخابات آزاد ، نظارت مردمی ، ثبات حکومت ، آزادیهای عمومی ، قانونمداری و تحدید قدرت دولت به وسیله قانون، تفکیک قوا، احترام به حقوق فردی و آزادیهای سیاسی مردم، برگزاری انتخابات آزاد و منظم ، زمینه اقتصادی مناسب برای استقلال عمل شهروندان قابل تصور است. این شاخصها در ایران معاصر طی دوره فوق مورد مطالعه قرار گرفته است. فرضیه پژوهش حاضر این است که جهانی شدن طی دهه های اخیر سبب تقویت فرهنگ دموکراتیک در ایران شده ، به ایجاد ساختارها و شیوه های دموکراتیک کمک کرده است؛ لکن به دلیل ویژگیهای بومی و چالشهای فراروی این تحولات ، این ساختارها و شیوه ها تفاوتهای بنیادینی با مشابه غربی خود دارند. با توجه به بسترها و زمینه های داخلی دموکراسی در ایران، گسترش شاخصهای جهانی شدن توانسته به رشد شاخصهای دموکراسی ، گسترش فرهنگ دموکراتیک و تقویت ساختار های دموکراتیک در ایران کمک کند. ارتقاء جایگاه گفتمان دموکراسی ، تغییر ذائقه مردم و گرایش ایشان به فرهنگ سیاسی مشارکتی ، رشد آگاهیهای عمومی و افزایش تقاضا برای مشارکت سیاسی، تغییر گروههای مرجع به سوی گروههای حامی دموکراسی ، افزایش مشارکت سیاسی مردم در انتخابات، احزاب، تجمعات و ... ، ایجاد ساختارهای جدید دموکراتیک همچون شوراهای شهر و روستا ، تقویت نسبی خصوصی سازی ، رشدنسبی احزاب ، گروههای سیاسی ، NGOها و ... نشانه هایی از رشد تدریجی دموکراسی در ایران است. روش این پژوهش تحلیلی از نوع تبیین علی است و یافتن تاثیر متغیر اول بر متغیر دوم به روش مدخلیت علی است، به نحوی که تاثیر متغیر نخست بر متغیر تابع تاثیر علی تامه دانسته نمی شود، بلکه جهانی شدن تنها از جهاتی در گسترش دموکراسی مدخلیت داشته است و این به معنای نفی سایر عوامل موثر بر دموکراسی و تفاوتهای موجود در فرهنگ سیاسی و ساختار های دموکراتیک در ایران با دموکراسیهای غربی، نشان دهنده آن است که رشد دموکراسی در ایران به شکلی نسبتا متفاوت با دموکراسیهای غربی انجام شده است.