جهاني شدن يكي از مفاهيمي است كه در قرن بيست و يكم وارد حوزه هاي علوم اجتماعي، سياسي و اقتصادي شده و به صورت جدي چارچوب هاي حكومتي، مرزهاي جغرافيايي كشورها، هنجارهاي فرهنگي و غيره را تحت تأثير خود قرار داده است. اما با وجود تمام باورها و اعتقادات درباره جهاني شدن و آنچه كه جهاني شدن را نتيجه ورود به هزاره سوم بر مي شمارد، به صورت قطع و يقين اين فرآيند نه در قرن بيست و يكم بلكه از قرن هجدهم به بعد پيدايش و گسترش يافته است. اما در قرن بيست و يكم به ويژه در يك دهه اخير مفاهيم جديدي به مفهوم جهاني شدن اضافه شده است؛ مفاهيم و واژگاني از قبيل جهاني شدن آموزش، آموزش عالي جهاني، نيروي كار جهاني و غيره. اين پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي و از نظر روش، توصيفي-پيمايشي است. جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه متخصصان و خبرگان حوزه آموزش عالي مي باشند. در ضمن براي جمع آوري اطلاعات در اين پژوهش از دو روش كتابخانه اي و ميداني (پرسشنامه 24 گويه اي) استفاده شده است.