کتاب حاضر، مدخلي بر پديدة «جهاني شدن» از مجموعة «چه ميدانم» است. هدف نويسنده از تدوين اين نوشتار، شرح دگرگونيهاي پديدآمده در فضاهاي جهاني با استفاده از نقشهها و نمودارها است. وي در اين کتاب، نخست تقسيمات بزرگ جهاني را بررسي و سپس، موضوع «جهاني شدن» و منطقهاي شدن اقتصادهاي رسمي را مطالعه کرده است. وي در ادامة پژوهش، به مسئله، شهرنشيني رو به رشد و توسعة شهرهاي بزرگ و پيدايش کانونهاي اقتصادي جديد و تبعات آنها توجّه کرده و بخشي را نيز به شرح مقولة «تغيير جمعيتشناسي جهاني و تأثير آن بر دگرسانيهاي ديگر» اختصاص داده است. وي سپس اصل مسئلة جهاني شدن و شبکههاي مختلف شکل دهندة آن را معرّفي کرده و علل به وجود آمدن سرزمينهاي طرد شده و خشونت زده را تحليل کرده است. در بخشهاي پاياني کتاب، مسئلة مرزهاي طبيعي، دگرسانيها در محيط زيست جهاني و چشماندازهاي قرن بيست و يکم ميلادي مطالعه شدهاند. شاخصة اين کتاب، بازخواني الگوهاي جهاني شدن، با توجّه به آمار، نقشهها و نمودارها است. اين نتيجه که نوآوري و کشف اشکال جديد سازماندهيهاي اجتماعي همبسته که بتواند مورد توجّه فرهنگهاي گوناگون قرار گيرد، چالش بزرگ قرن بيست و يک است، از جمله يافتههاي کتاب است.