عنوان اصلی: Power in the glabal information age: from realism to globalization, 2005..
سياست بينالمللي بر اين اساس تعريف ميشود كه دولتها به دنبال كسب قدرت و امنيت براي خود هستند. آنها، به ائتلاف با يكديگر روي ميآورند و براي حفظ استقلال خود در مقابل ديگر دولتها، موازنه برقرار ميكنند. توازن قدرت موجود ميان سه كشور چين، ژاپن و آمريكا در شرق آسيا، در نهايت به موضعگيري دو قدرت تغيير يافت. آمريكاييها، در عرصۀ اقتصادي و اجتماعي، با چين قادر به برقراري ارتباط بودند و اتحاد خود با ژاپن را نيز حفظ كردند. اين استراتژي، عناصري از رويكرد ليبرالي را دربرداشت و هستۀ مركزي آن بر مبناي تحليلهاي واقعگرايانه بود. اما پيگيري رويكردهاي واقعگرايانه نسبت به سياست جهاني، سبب بيتوجهي به انبوهي از اطلاعات مهم ميشود. واقعگراها، مطالعات خود را بر تعاملات دولت با دولت متمركز ميكنند. امروزه سرعت انتشار اطلاعات در شبكۀ اينترنت، بدينمعناست كه حكومتها، كنترل كمتري در ارتباط با دستور كارهاي سياسي خود خواهند داشت. فنآوري اطلاعات و به ويژه اينترنت، اقدامات مربوط به هماهنگي را تسهيل و موضع فعالان حقوق بشر را تقويت نموده است. درك رابطۀ اطلاعات و قدرت در سياست جهاني با جدا كردن سه بعد متفاوت اطلاعات امكانپذير است. بعد اول، به جريانهاي اطلاعات، همچون اخبار يا آمار مربوط ميشود. بعد دوم اطلاعاتي است كه در شرايط رقابتي به عنوان يك مزيت به كار گرفته ميشود و معمولا كشورهاي قدرتمندتر از چنين امتيازي بهرهمند ميشوند. بعد سوم نيز اطلاعات استراتژيك است كه سابقۀ آن به اندازۀ سابقۀ جاسوسي در زندگي بشر است. امروزه حجم فرآيند اطلاعات باعث عدم تمركز روي آن شده است و حكومتهايي كه قادر باشند نشانههاي ارزشمند را از نشانههاي بيارزش جداكنند، قدرت مييابند. مجموعۀ حاضر با موضوع قدرت در عصر اطلاعات مقالاتي با قدرت و محدوديتهاي واقعگرايي؛ قدرت سخت و نرم آمريكا؛ انديشهها و اخلاق؛ وابستگي متقابل؛ جهاني شدن و حكمراني؛ و عمل و نظريه را دربردارد.