كاستلز مجلد نخست از تاليف پرحجم خود را به بحث درباره جامعه شبكه اي كه آن را يكي از ويژگي هاي سرمايه داري متكي به اطلاعات به شمار مي رود اختصاص داده است. به اعتقاد كاستلز جامعه شبكه اي محصول همگرايي سه فرايند تاريخي مستقل است. اين سه فرايند عبارتند از انقلاب اطلاعات كه ظهور جامعه شبكه اي را امكان پذير ساخت؛ تجديد سرمايه داري و اقتصاد متكي به برنامه ريزي متمركز از دهه 1980 يه اين سو با هدف غلبه بر تعارض هاي دروني اين دو نظام؛ و نهضت هاي فرهنگي دهه 1960 و دنباله هاي آن در دهه 1970، يعني نهضت ها و جنبش هايي مانند فمينيسم و طرفداري از محيط زيست.
در جلد دوم کتاب عصر اطلاعات کاستلز به جریانهاي هویتي موجود در جامعه شبکهاي نوین پرداخته است. این جریانهاي مطرح شده در کتاب حاضر به ترتیب عبارت از بنیادگرایي دیني (اسلامي و مسیحي)، مليگرایي، قومگرایي، هویتهاي محلي و حرکتهایي همچون زاپاتیستاهاي مکزیک، میلیشیاي آمریکا و آئوم ژاپن، نهضت محیط زیست، فمینیسم و همجنسگرایي است. همچنین کاستلز درباره پدیدههایي مثل تضعیف قدرت دولتهاي ملي و بحران دموکراسي بحث کرده است. در سرتا سر کتاب، کاستلز فرضها، گمانهزنيها و داوريهایي از جمله در باب دین، اسلام و جمهوري اسلامي و نیز درباره مسائل مختلفي مثل خانواده، روابط زن و مرد و امثال آن ابراز داشته است که نقل آنها صرفا با هدف اطلاع رساني براي دست اندرکاران و تصمیمگیران و سیاست گذاران فرهنگ صورت گرفته و به لحاظ ارزشي و ایدئولوژیک جاي چون و چرا باقي است
در جلد سوم کتاب، کاستلز به دگرگوني بنيادين بافت هاي كلان اقتصادي و اجتماعي را در پي داشته است كه شكل و شرايط كنش اجتماعي و تجربه انساني را در سرتاسر جهان تعيين مي كنند و آنها را به عنوان نتيجه تعامل فرايندهايي تشريح كرده كه ويژگي عصر اطلاعات هستند: اطلاعاتي شدن، جهاني شدن، شبكه سازي، هويت سازي، بحران پدرسالاري، و بحران دولت ملي.