جهاني شدن مفهومي است ناظر بر فشرده شدن جهان، تشديد آگاهي جهاني، فرايند وابستگي متقابل جهاني و آگاهي از جهان به عنوان يككليت يكپارچه. از اين پديده به عنوان عاملگسست بين فضا - زمان ومكان، به عنوان سه عنصر هويت ساز نيز تعبير و تفسير مي شود. جهاني شدن گرچه فرصت هاي جديد و ظرفيت هاي بالقوه قابل ملاحظه اي را به همراه دارد، اما ذاتاً همراه با تهديدات جدي است. از جمله مي توان به ايجاد بحران هويت در جامعه اشاره كرد. اين مقاله با الهام از نوع شناسي كاستلز(Castells)، از هويت در جامعه مدرن شامل هويت مشروع كننده، آزماينده و مقاومتي، كه جهاني شدن را به خصوص با تضعيف رابطه ميان فهم ديني، عمل ديني و اعتقادات ديني به عنوان مقدمات پيدايش هويت ديني، ابتدا منجر به ظهور هويت مردد، پس تركيبيو در نهايت هويت غيرديني مي شود. با پيدايش هويت غير ديني، نقش تعليمات ديني در تربيت افراد در جامعه به عنوان يك معيار ارزشي فراگير كمرنگ شده ، به حداقل خود رسيده ويا بي تاثير مي شود. اين مقاله يككار تحليلي است، ضمن پذيرش اين ادعا كه جهاني شدن امري پويا،روبه جلو ودر حال شدن است، آن را نوعي فرايند غير ديني مي داند.