#بررسی گونههای درماتوفیت عامل کچلی در بیماران مراجعه کننده به مرکز قارچ شناسی درمانگاه گلابچی کاشان از دی ما۸۷۳۱ لغایت اردیبهشت ماه سال ۹۷۳۱
#علی فرهودی
دانشگاه علوم پزشکی کاشان - دانشکده پزشکی
۱۳۷۹
تپ۱۰۲۳۱۲
۱
#بیماریهای قارچی از جمله بیماریهای شایع در تمام جهان است و علی رغم کاهش سایر بیماریهای عفونی ، شیوع بسیاری از بیماریهای قارچی - پوستی به علل مختلف رو به تزاید گذاشته است. درماتوفیتوزیس یا انواع کچلی در اثر حمله قارچ های رشته ای مشابه کراتینوفیلیک به نام درماتوفیت به قسمت های کراتین دار پوست و ضمائم آن مانند مو و ناخن بوجود می آید. عوامل اتیولوژی درماتوفیتوزیس وابسته به سه منبع انسان، حیوان و خاک می باشد.که هر سه منبع می تواند برای انسان آلود ه کننده باشد. در ایران با توجه به شرائط اقلیمی خاص و وجود آب و هوای گرم و مرطوب در برخی مناطق و مشاغلی مثل چوپانی و دامداری که به روش غیر صنعتی و غیر بهداشتی انجام می گیرد و باعث نزدیکی انسان و دام می گردد و نیز عدم اطلاع از راههای انتقال بیماری ، درماتوفیتوزیس شایع می باشد. از آنجایی که درمان در ماتوفیتوزیس پر هزینه ، طولانی و مشکل است، تشخیص صحیح و به موقع و پیشگیری و برنامه ریزی های دراز مدت که از طریق بررسی میزان شیوع و نیز گونه درماتوفیت مسبب بیماری مشخص می شود، جهت مقابله با این مشکل ضروری است. با توجه به مسائل فوق این موضوع جهت پایان نامه انتخاب شده است و علاوه بر تعیین گونه های قارچی ، شیوع سنی، جنسی ، محل سکونت ، گروه سنی و سابقه تماس با حیوانات هم مورد بررسی قرار می گیرد. روش گردآوری داده ها: کلیه افراد مورد بررسی در این پژوهش که توسط متخصص درماتولوژیست مشکوک به درماتوفیتوزیس تشخیص داده می شدند به آزمایشگاه گلابچی ارجاع شده و پس از پر کردن پرسشنامه فردی مورد بررسی آزمایشگاهی قرار می گرفتند. بدین ترتیب که از حاشیه کناری ضایعه توسط اسکالپل استریل تراشیده شده و روی لام تمیز جمع آوری می شد و اگر ناخن درگیر بود، اگر ناخن بلند بود ابتدا توسط ناخن گیر استریل ناخن را کوتاه و سپس از زوائد شوره های زیر آن توسط نوک اسکالپل و یا لانست نمونه برداری می شد . تراشه های حاصل از نمونه اول دور ریخته می شد و سپس از قسمت های کچلی نمونه گیری به عمل می آمد. اگر مو آلوده بود و ضایعات کچلی در سر یا صورت وجود داشت ابتدا موها را با قیچی استریل از ارتفاع نیم تا یک سانتی متری سطح سر کوتاه کرده، آنها را دور ریخته و بعد توسط موچین دو سر پهن از باقی مانده موها در محل ضایعه نمونه برداری کرده ، آنها را از ریشه خارج کرده و روی لام تمیز جمع آوری می کردیم. نمونه ها توسط قارچ شناس ، شفاف یا رنگ آمیزی شده و مورد آزمایش مستقیم قرار می گرفتند و مثبت یا منفی بودن آن روی پرسشنامه ثبت می شد. سپس نمونه ها روی محیط کشتS و SCC کشت داده می شد و پس از آشکار شدن کلنی برای تعیین نوع قارچ از روش اسلاید کالچر استفاده کرده و کمی از کلنی را روی لام کشت داده و پس از رشد قارچ و تشکیل دستگاه اسپورزایی مورد شناسایی قرار گرفته و نهایتا گونه قارچ در پرسشنامه مذکور ثبت می گردید. نتایج: در این بررسی طی مدت ۵ ماه ) از دی لغایت پایان اردیبهشت ماه( از تعداد ۴۳۲ فرد مشکوک به درماتوفیتوزیس ، تعداد ۱۸ مورد مبتلا به این بیماری تشخیص داده شدند. شایعترین عامل قارجی T.Verrocosum با ۷۲/۸۳ درصد بود. سایر عوامل به ترتیب شیوع عبارت بودند ازT.Mentagriphyts : با ۶۱/۷۳ درصد، T.Rubrum با ۴۳/۲۱ درصد، EP.Fllucosum با ۴/۷ درصد،M.Caris با ۷۱/۶ درصد، T.violaceum با ۷۱/۶ درصد، T.Tonsoranse با ۳۲/۱ درصد و T.Schoenllinei با ۳۲/۱ درصد. شایعترین گروه سنی مبتلا به درماتوفیتوزیس گروه ۹-۰ سال با ۹۶/۴۲ درصد بود. سایر گروهها به ترتیب شیوع عبارت بودند از: ۹۱-۰۱ سال ۲۲/۲۲ درصد، ۹۲-۰۲ سال ۵۷/۹۱ درصد، ۹۳-۰۳ سال ۵۷/۹۱ درصد، ۹۴-۰۴ سال ۴۶/۸ درصد و بیش از ۰۵ سال با ۳۹/۴ درصد. ۸۲ نفر از بیماران مونث )۶۵/۴۲ درصد( و ۳۵ نفر مذکر )۲۴/۵۶ درصد( بودند.۰۵ نفر از بیماران )۲۷/۱۶ درصد( ساکن شهر و ۱۳ نفر )۷۲/۸۳ درصد( سالکن روستا بودند. محل ضایعه به ترتیب شیوع عبارت بود از: موی سر با ۸۲ مورد )۶۵/۴۳ درصد( ، بدن با ۳۲ مورد )۹۳/۸۲ درصد( ، ناخن با ۱۲ مورد )۱/۶۲ درصد( و کشاله ران با ۹ مورد )۱۱/۱۱ درصد( ، اطلاعات کاملتر در جداول ونمودارهای فصل چهارم ذکر شده است.