#بررسی تطبیقی زمان و فضا در نقاشی ایران و چین
#ر، ۲۵۱ ص.: مصور
1
#واژه نامه
#درک هر هنری از جمله نقاشی در هر قوم و ملتی، بیش از هر چیز نیاز به شناخت مفهوم زمان و فضا دارد. شناخت و درک مفهوم زمان و فضا در ایران، برگرفته از نگاه به مراتب وجود و در نتیجه اعتقاد به عوالم سه گانه معقول، مثالی و محسوس با زمان و فضای خاص آن عوالم و در چین برگرفته از نگاه به طبیعت و قوای آن و در نتیجه تفکر کیهان مدارانه و اسطوره ای با زمان و فضایی خاص خود است. در این پایان نامه ضمن شناخت مفهوم زمان وفضا در اندیشه دینی ایران و چین به چگونگی تجلی آنها در نمونه هایی از نقاشی های ایران و چین به طور تطبیقی نیز پرداخته شده است. این بررسی منجر به دستیابی به وجوه اشتراکی چون عدم بعدنمایی، نبود نقطه دید کانونی واحد و ثابت، چند ساحتی بودن و رویت تدریجی فضا که همزمانی شکل و فضاو حتی فراتر از آن همزمانی در زمان شده است و در نتیجه جهانی خیالی با زمان و فضایی فراسوی جهان مادی را به تصویر آورده است. اما علی رغم اشتراکات مذکور این جهان خیالی به لحاظ کیفی در نقاشیهای ایران و چین متفاوت است این تفاوت وجوه تمایزی چون حضور یا عدم حضور رنگ، نور، خلا، تفاوت میان نوع خطوط طراحی و تفاوت در منظره پردازی را در نقاشیها باعث گردیده است و هر کدام به نوعی به درک از مفهوم زمان، فضا و یا نگاه به هستی مرتبط می شود که در این تحقیق از آنها صحبت به میان آمده است.