در برهه ای از تاریخ تشیع (نیمه دوم قرن چهارم)علی بن محمد بن علی الخزاز القمی الرازی،از شاگردان شیخ صدوق (علیهما الرحمة)،بر این ضرورت دست یافت که تعدادی از روایات پیامبر و ائمه ی اطهار (علیهم السلام) را که در آنها بر وجود دوازده امام و خلیفه پس از رسول خدا تصریح شده باشد،از میان آموخته ها و نوشته های خویش برگزیند و آنها را به حد کفایت گرد آورد،تا بدین وسیله شبهات مخالفین را بر طرف ساخته و عقیده ی شیعیان را راسخ تر گرداند.حاصل این تلاش کتاب (کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر) بود،که در آن نزدیک به دویست روایت ثبت شده است.اکنون پس از گذشت بیش از هزار سال از دوران تألیف این کتاب،همان شبهات و تردید ها دوباره از طرف برخی مستشرقان و بعضی رنگ باختگان از میان مسلمانان،طرح می گردد و همان ضرورت نخستین دوباره خود نمایی می کند.بر این اساس لازم می آید که مجموعه ای از روایات با عنوان استدراک بر آن کتاب شریف با استفاده از مجامع روایی شیعه تا پایان قرن چهارم جمع آوری گردد تا اولا روایاتی که خزاز قمی (رحمة الله) از ارائه ی آن (به دلیل اختصار) خود داری کرده است گرد آوری شود و ثانیا براهین او در اثبات دوازده امام در جانشینی پیامبر مستحکم تر گردد.این مقاله در پی تدوین این مستدرک است و در آن متجاوز از یکصد و ده روایت مضاف بر روایات کفایة الأثر گرد آمده است.گفتنی است که تا کنون مستدرکی بر کفایة الأثر نگاشته نشده است.