کلیدواژه: المیزان، روایات، علامه طباطبایی، سیاق، تعامل سیاق با روایات.
چاپی
کتابنامه: ص. ۱۷۵ - ۱۸۱؛ همچنین به صورت زیرنویس
کارشناسی ارشد
علوم حدیث(گرایش تفسیر اثری)
۲۰/۱۱/۱۳۸۹
۱۹
تفسیر المیزان به عنوان نمونه کامل یک تفسیر قرآن به قرآن است. از قواعد مهم تفسیری که صاحب المیزان به گسترده در تعیین معنای آیات از آن بهره برده، قاعده ی سیاق می باشد. روایات نیز حدود یک ششم حجم این تفسیر قرآن به قرآن را در بر گرفته است. پژوهش حاضر به طور مشخص بررسی تعامل میان سیاق با روایات در تفسیر المیزان می پردازد، از این روی در ابتدا به تبیین مسأله پژوهش، اهداف و ضرورت ها و همچنین پیشینه ی پژوهش پرداخته شد، آنگاه سیاق و شرایط بهره گیری از آن نزد علامه طباطبایی تبیین شده است که در آن به مباحثی نظیر معناشناسی لغوی و اصطلاحی سیاق، ماهیت سیاق، رابطه ی سیاق با دیگر دلالت های لفظی، مبانی اصالت سیاق انواع سیاق پرداخته شده است. در مرحله بعد جایگاه و کارکرد روایات تفسیری نزد علامه طباطبایی مورد بررسی قرار گرفت و مباحثی نظیر بررسی حجیت روایات تفسیری نزد علمای شیعه و علامه طباطبایی، نحوه ی دخالت روایات تفسیری در فرآیند فهم قرآن در المیزان گونه های روایات تفسیری در آن بیان گردید. در مرحله بعد تعامل سیاق با روایات در المیزان گزارش شده است که در آن به دسته ای از تعاملات نظیر: کارکرد سیاق در رد و تأیید روایات تفسیری، روایات ناظر به مباحث علوم قرآنی و تفسیر(اعم از روایات اسباب نزول، مکی و مدنی، نسخ آیات و جری تطبیق و بطن آیات)و ترجیح آیه یا روایات بر روایت دیگر و.... اشاره شد. بر پایه آنچه گذشت آشکار گردید که علامه طباطبایی علاوه بر استفاده ی گسترده سیاق در تعیین مراد آیات، آن را ملاک ارزیابی و صحت و سقم روایات وارده ی ذیل آیات نیز قرار می دهد که در مسیر این تعاملات به نوعی، حکومت و سلطه ی قاعده ی سیاق بر روایات می رسیم.