یکی از موضوعاتی که در زندگی امروز بشر در ابعاد مختلف سایه گسترده پیشرفتهای علمی و فناوری است که در زندگی انسان نقش به سزایی دارد و ازجمله آنها تولیدات فکری است که در قالبهای نوشتاری و به صورتهای مختلف هنری، ابتکارات، اختراعات ظهور کرده و موجبات تحول عظیم شده است. اسلام هم به عنوان یک مجموعه نظام یافته برای این نمونه کارها ارزش و بهای زیادی قایل است و تشویق می کند که انسان همه استعدادهای مادی و معنویاش را بکارگیرد تا بتوانند بهره کافی رااز آن ببرد. خداوند در سوره اعراف آیه ۱۰ می فرماید:<<ما تسلط و مالکیت و حکومت بر زمین را برای شما قرار دادیم و انواع وسایل زندگی را برای شمافراهم ساختیم.>> از آنجا که اسلام برای انسان مقامم والایی قایل است و آثار و کار او هم از ارزش برخوردار است، عقل و منطق هم از آثار انسان چه مادی و معنوی حمایت میکند. با توجه به اینکه تولید آفرینش های فکری وقت و کار زیادی را طلب می کند. و در حقیقت این علم، فعلی است که زمینههای رشد و پیشرفتهای مادی را فراهم میکند و دیگران با بکارگیری آن تئوریها و نوآوریها و خلاقیتهاست که زمینه رفاه جامعه را فراهم میکنند. پس لازم است برای اینکه تولیدکنندگان آثار فکری بتوانند با خیال آسوده به تولید بپردازند، برای رسیدن به این هدف لازم است که قوانین مربوط به حقوق مالکیت معنوی به طور کامل و صریح برای حمایت از حقوق پدیدآورندگان اثر و صاحبان صنایع وجود داشته باشد. و زمینه انتقال آن به دیگران همراه با حفظ حقوق صاحبان آنها که از مسائل مهم در این مورد است فراهم شود.در سال های اخیر این حقوق در سطح اجرایی و قانونگذاری مورد توجه قرار گرفته اند. گرچه هنوز هم قوانینی در شان و شخصیت پدیدآورندگان آثار فکری و معنوی تصویب نشده است، لذا بر آن شدیم که در زمینه انتقال اموال فکری با توجه به ضرورتی که امروزه احساس میشود به بررسی آن بپردازیم و ببینیم آیا آفرینشهای فکری مالکیت و مالیت دارند و اگر دارند اسباب نقل و انتقال آنها چگونه است ؟از آن جا که قوانین موضوعه ایران مبتنی بر فقه امامیه می باشد، برای پیداکردن مبانی انتقال اموال فکری به سراغ علم فقه می رویم و با رجوع به منابع فقهی آن(کتاب، سنت، اجماع و عقل) به سراغ قواعد فقهی می رویم که برگرفته از آیات قرآن و سنت پیامبر(ص) و معصومین(ع) است و فقها در ضمن مباحث مختلف فقهی به آن پرداختهاند. اما با توجه به ویژگی های که قواعد قفهی دارند، اولا فرمول های بسیار کلی هستند که منشا استباط قوانین می باشند و به یک مورد خاص اختصاص ندارند. ثانیا این قواعد بنیادهای کلی فقهی هستند که با توجه به کلی بودن و عام بودن، فقها در موارد مختلف از آنها استفاده می کنند و در جهت استنباط فروع، مورد توجه قرار می گیرند. در حالی که نظریه عام را فقها با توجه به وجوه مشترک میان احکام گوناگون بدست می آورند. احکامی هستند عرف و عقلا آنها را اعتبار کردهاند دین در برخورد با زندگی انسانها و شیوههای متداول آنها را پذیرفته و تایید کرده است و سیره دین بر حفظ نظام اجتماعی و تسهیل معیشت مردم می باشد و شارع با افزودن قیدها و شرایطی بنای عقلا را پذیرفته است و فقها این نوع احکام را امضایی مینامند. امروز آفرینش های فکری بر اساس عرف و بنا عقلا به عنوان منبع ثروت و کسب و کار محسوب می شوند که نظام اجتماعی تحت تاثیر آنهاست و اسلام به عنوان یک نظام کامل باید در این زمینه اصول و قواعدی را تبیین کند و موجبات اختلال و هرج و مرج را برطرف نماید. آفرینش های فکری و معنوی با توجه قواعد سلطنت، لاضرر، سبق، احترام و مصلحت مال محسوب میشوند و تحت سلطه و مالکیت قرار میگیرند. پس از اثبات مالکیت، اسباب نقل و انتقال آنها با توجه به عقود و ایقاعات جنبه قانونی و شرعی پیدا میکند و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل ۴۶ و ۴۷ و در قانون مدنی ماده ۳۰ و ۳۱ به موضوع کسب و کار و مالکیت و تصرفات مالکین و حقوق ناشی از آن بیان شده است.