نقش حکومت در حلیت و حرمت غن و موسیقی از دیدگاه فقها
[پایاننامه]
/سمانه بیگی
؛استاد مشاور: محمد بهرامی خوشکار
دانشکده علوم حدیث(شهرری)
، ۱۳۹۰
۱۵۳ص
کلیدواژه:غنا، موسیقی، حلیت، حرمت، حکومت، ولی فقیه، عرف
چاپی
کتابنامه: ص.۱۵۳ - ۱۴۶ ؛ همچنین بصورت زیرنویس
کارشناسی ارشد
، فقه و مبانی حقوق اسلامی
1390/12/14
، دانشکده علوم حدیث(شهرری)
۱۹
پایان نامه حاضر به بررسی نقش حکومت در حلیت و حرمت غنا از دیدگاه فقهامی پردازد، در فصل اول به کلیات پرداخته شده و در فصل دوم رساله به بیان معنای لغوی و اصطلاحی غنا پرداخته و از این رهگذر نسبت بین غنا و موسیقی را مورد بررسی قرار داده و خواهیم گفت که غنا به معنای شرعی، موضوع حرمت است که اخص از غنای لغوی است و پس از بررسی مفهوم غنا از دیدگاه اهل سنت و شیعه به این نتیجه می رسیم که مشهور فقهای اسلامی بر حرمت غنا اجتماع نظر دارند .و پیشینه غنا را در تمدن هنری ملل و اقوام، بررسی نمودهایم .پیرامون حکم غنا بر اساس ادله برخی از آیات و روایات تفسیری مربوط بحث نموده و از آنجا که عمده ترین وجه استناد به آیات مربوط به غنا روایاتی است که در تفسیر این آیات وارد شده است .لذا در فصل سوم برخی از آیات قرآنی را از دیدگاه مفسران همراه با روایت در خصوص این موضوع مورد بررسی قرار دادهایم و بیان می داریم که در روایت به گونهای واضح، غنا حرام تعیین شده است .در فصل چهارم پیرامون بررسی آثار وضعی غنا و موسیقی و نقش این آثار در حرمت و حلیت آن پرداخته و اینکه حرمت و حلیت غنا بستگی به میزان تاثیر آن دارد.و نیز مسئله حکم حرمت و مذموم بودن غنا از جهت اینکه حرمت غنا ذاتی است یا عرضی مورد بحث قرار گرفته است که جمهور فقها با شهرتی که نزدیک به حد اجماع است به حرمت ذاتی غنا قائل شدهاند .و تنها تعداد کمی از علمای متاخر قائل به حرمت عارضی غنا شدهاند و دیدگاه فقهایی چون فیض کاشانی و شیخ انصاری مورد توجه واقع شده است و در پایان این فصل به بررسی مسئله عرف و زمینه کاربرد آن در فقه شیعه مورد بحث واقع شده است .که از نظر فقهای امامیه دلیل مستقلی بر اعتبار و حجیت عرف فی نفسه وجود ندارد و هیچ یک از اقسام آن نمی تواند دلیل مستقل در مقابل کتاب، سنت، عقل و اجتماع باشدبلکه حجیت آن منوط به کاشفیت از تایید امضا شارع است .که در این فرض داخل در سنت است .با توجه به اینکه"اعراف "تابع شرایط فیزیکی، فرهنگی و اجتماعی می باشند و بدین سبب می توان گفت که یکی از علل تعدد تعاریف غنا به خاطر متغیر بودن عرف ها بوده است و مهمترین نکته ای که در این مبحث مطرح است مسئله کار کارشناسی در مورد موسیقی است .کارشناس با آگاهی از ملاکهای شرع شاید تنها مرجعی است که قادر است موسیقی اصیل و صحیح را از موسیقی مبتذل تمییز دهد .فصل پنجم که مهمترین فصل این رساله می باشد به مفهوم و ماهیت حکومت واقسام حکم و در نهایت نقش حکومت در حرمت و حلیت غنا و موسیقی پرداخته و اختیارات ولایت فقیه را تشریح نموده ایم که در این باب مسئله روشن شد که همه آنچه در حوزه حکومت از اختیارات و وظایف پیامبران و امامان پس از او محسوب می شود برای فقیه جامع الشرایط که زمامدار حکومت اسلامی است، نیز معتبر است او می تواند در موضوعات یا بنا بر مصالح کلی مسلمانان یا بر طبق مصالح افراد حوزه حکومت خود عمل کند، که در نتیجه نظریه ولی فقیه به عنوان حاکم اسلامی در حلیت و حرمت غنا و موسیقی الزام آور است .در این فصل به دو نقش عنصر زمان و مکان در احکام به ویژه نقش آندو در حکم حرمت و حلیت غنا و موسیقی پرداختهایم و در انتهای فصل فتاوای صادره از امام خمینی و نیز بیانات مقام رهبری آیت الله خامنهای در مورد غنا و موسیقی را بیان داشتهایم