ترجمه و نقد کتاب تکوین و تکامل تفسیر در نخستین سدههای اسلامی اثر هربرت برگ (سه فصل دوم)
[پایاننامه]
/زینب نجفی
؛استاد مشاور: محمدعلی مهدوی راد
دانشکده علوم حدیث(شهرری)
، ۱۳۹۰
۲۳۰ص
کلید واژه :خاورشناسان، ابن عباس، تفسیرطبری، هربرت برگ، اعتبار روایات
چاپی
کتابنامه: ص.۲۲۴ - ۲۲۰ ؛ همچنین بصورت زیرنویس
کارشناسی ارشد
، علوم حدیث، گرایش تفسیر اثری
1390/12/24
، دانشکده علوم حدیث(شهرری)
۱۹
مطالعات و پژوهشهای غربیان درباره تفسیر قرآن امروزه یکی از محورهای عمده در مطالعات قرآنی آنهاست.هربرت برگ در کتاب خود با عنوان "تکمیل و تکامل تفسیردر نخستین سدههای اسلامی:صحت مکتوبات اسلامی از دوره تکوین "که در این پژوهش به ترجمه و نقد و بررسی بخش دوم آن پرداختهایم به بررسی وثاقت متون تفسیری اولیه اسلامی پرداخته است.در بخش اول این کتاب(سه فصل نخست)، ؤلف به معرفی تفصیلی آرای مختلف در باب وثاقت احادیث پرداخته و مسئله اعتبار اسناد روایات اسلامی را از دیدگاه محققان غربی بررسی کرده است و در نهایت به جمع بندی مجموعه این نظریات پرداخته است.در بخش دوم کتاب، ابتدا در فصل چهارم با عنوان روش شناسی اسناد و صنایع تفسیری به تشریح فرضیههاو ویژگیهای روش خود که به ادعای او عاری از نواقص محققان غربی پیشین است می پردازد.در واقع مؤلف در این فصل به نقد دیدگاههای برخی از پژوهش گرانی که در تاریخ گذاری احادیث بر متن یا سند تکیه کرده اند می پردازد که بسیاری از این نقدها کاملا فرضی به نظر می رسد و نمایانگر تاثیر پذیری شدید برگ از خاورشناسان شکاک به ویژه ونزبرو است .او با توجه به گونه شناسی ونزبرو از تفاسیر پیش از طبری و دوازده ابزار تفسیری که او معرفی کرده است، مقایسه ابزار تفسیری به کار رفته در روایات را برای سنجیدن وثاقت آنها پیشنهاد می کند.فصل پنجم با به عنوان وثاقت روایات ابن عباس در تفسیر طبری به تطبیق آماری و بررسیهای جزئی در باب روایات تفسیری ابن عباس اختصاص دارد .در واقع مؤلف پس از مقایسه های مفصل میان راویان ابن عباس و روایات مختلف منسوب به وی، نهصدونود وهفت روایت را بر می گزیند و این روایات را به لحاظ مضمونی در پانزده دسته طبقه بندی کرده و سپس با انجام مقایسه های مختلف بین ویژگی های روایات هر یک از شاگردان ابن عباس، هر یک از مخبران طبری و بررسی مورد به مورد این انواع روایات نسبت به دو گروه شاگردان ابن عباس و مخبران طبری، میزان اعتبار روایات طبری از ابن عباس را تعیین می کند .او به دلیل عدم تطابق ویژگی روایات مخبران طبری و شاگردان ابن عباس و با بررسی احتمالات مختلف، اعتبار این دسته از روایات را نمی پذیرد .البته این عدم تطابق و ناهماهنگی را نمی توان دلیلی بر جعل روایات در نظر گرفت چرا که همانطور که خود برگ اذعان می کند باید به این امر توجه کرد که شاگردان و مخبران بسته به علائق خود ممکن است برخی ابزارهای تفسیری را بر بقیه ابزار ها ترجیح دهند، علاوه بر اینکه هر شاگرد یا مخبر،در انتخاب روایات از مشایخ خود نیز مختار است .پس نتیجه گیری برگ را به راحتی نمی توان پذیرفت و این در حالی است که او پس از بیان احتمالات گوناگون، از تعیین زمان و چگونگی شکل گیری این روایات نیز ناتوان می ماند.در فصل پایانی کتاب نیز مؤلف نتایج تحقیق خود را بیان می کند و به مرور مختصری از دیدگاه های مختلف در باب وثاقت اسناد به طور کلی و روایات تفسیری به طور خاص و مقایسه روش،پیش فرض ها و نتایج خویش با محققان دیگر می پردازد .متاسفانه مؤلف در برخی از نقدهایی که به دیدگاه های این محققان وارد کرده است به بیراهه رفته و تحلیل درستی ارائه نکرده است و در جمع بندی این دیدگاه ها دچار تعمیم های بی جا شده است و ادعاهایی که پیرامون آنها مطرح کرده است بدون دلیل و مدرک است که می توان گفت این امر ناشی از درک نادرست این دیدگاههاست