حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران
، ۱۳۸۵
ط، ۱۳۱ ص
چاپی
کتابنامه: ص.۱۳۱ - ۱۲۸ ؛ همچنین به صورت زیرنویس
کارشناسی
، حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران
موضوع قضا و قدر الهی از موضوعاتی است که همواره مورد سوال عموم مردم بوده است از اینرو در ابتدای این تحقیق به کلیات پیرامون موضوع که عبارتند از:طرح موضوع، پیشینه موضوع، هدف و ضرورت و توضیح واژه ها ...پرداخته و هدف خود را از پرداختن به این موضوع روشن خواهیم ساخت که این هدف همان رفع تفاسیر غلط و سوء رفتارها در مورد قضاء و قدر الهی است و همچنین پاسخگویی به سوال اصلی که "نقش قضا و قدر الهی در اختیار آدمی در تعیین سرنوشت و افعال، به چه میزان است؟"می باشد.همچنین اقسام کاربردهای معنایی واژهء قضا و قدر عبارتند از :قضا و قدر تکوینی، تشریعی، علمی و عینی که دایره شمول قضا و قدر علمی و عینی مورد بررسی قرار می گیرد و همچنین تفاوت این دو با یکدیگر.با توجه به برداشتهای غلطی که از معنا و مفهوم قضا و قدر در میان مکاتب فکری گوناگون وجود دارد بحث جبر و اختیار به میان می آید که رابطه این بحث را با بحث قضا و قدر مشخص کرده و ریشه تاریخی و جنبه های عملی و عمومی اعتقاد به قضا و قدر را خواهیم آورد.بعد از مشخص کردن معنا و مفهوم قضا و قدر و تقسیم بندی آن، نظریات گوناگون پیرامون مسئله قضا و قدر که همان مکاتب فکری در خصوص مسئله است آورده می شود که در ابتدا مکتب اشاعره آورده شده که آنها اعتقاد به جبر داشته و به قضا و قدر الهی منهای اختیار عقیده دارند که این عقیده از نظر قرآنی و کلامی نقد می شود و این عقیده وسیله ای شد برای ظلم ظالمان و ستمگران بنی امیه و بنی عباس و اشاعره برای فرار از اشکالات وارده برخود نظر کسب را مطرح کردند.مکتب بعدی، مکتب معتزله هستند که این گروه برعکس اشاعره فقط عقیده به اختیار دارند و می گویند خداوند بعد از خلق ما، ما را به حال خود رها ساخته است و انسان فقط با اختیار خود اعمالش را انجام داده و قضا و قدر الهی در آنها نقشی ندارند که این مکتب هم رد می شود ولی مکتب بعدی که مکتب امر بین الامرین است، نظریه حق در مورد قضا و قدر الهی و نظر شیعیان و ائمه اهل بیت(ع)می باشد که این نظریه از دیدگاه کلام، فلسفه، جامعه شناسی ارزیابی می شود و به وسیله اخبار و احادیث اثبات شده و امتیاز این عقیده بر عقاید دیگر و آثار و فواید اعتقاد به قضا و قدر الهی بازگو می شود.بعد از بررسی مکاتب و دستیابی به نظریه درست و به حق در مورد مسئله"قضا و قدر "به مسئله تغییر سرنوشت بر می خوریم که همان مسئله"بداء "می باشد که این واژه از نظر لغوی معنا شده و نقش عواملی مانند صدقه، دعا و ...که باعث تغییر سرنوشت می شوند را مورد بررسی قرار می دهیم.بعد از اتمام مطالب پیرامون بحث، شبهه هایی که پیرامون مسئله به وجود می آیند مانند اینکه گفته می شود آیا اعتقاد به علم الهی به معنای نفی اختیار و اثبات جبر نیست و شبههای در مورد تعیین کردن سعادت و شقاوت توسط خداوند و شبههای در مورد شرور و اینکه آیا این شرها و حوادث عدل الهی را نقض نخواهد کرد؟،آورده شده و به پاسخگویی به این شبههها می پردازیم.