افتتح فاقول یا غیاث المستغیثین خلصنا باشراق هیاکل النور عن ظلمات شواکل الغرور...و بعد فیقول احوج الخلایق الی رحمه الله الغنی منصور بن محمد الحسینی...ان اوشح صحائف الاعلاق...مشیرا الی نبذمما فی هیاکل النور من اللطائف...قال الشیخ یا قیوم ای المدبر...ایدنا بالنور ای الحجه... .
...و الاشراق سبیلنا...اقول اعلموا ایها الاخوان اوصلکم الله الی معارج العرفان انه قد وقع التاخیر فی تحریر شرح هیاکل النور و جرح شواکل الغرور فامتد زمان التحریر و التوصیف الی سبعه من ایام الخریف و ذلک لتزاحم موانع شتی...هذا و لنختم الکلام بذکر المفضل المنعام...اللهم یا متمم الانوار...سیما نبینا الذی نجانا بانوار الهدایه عن ظلمات الضلاله و الغوایه و آله الکرام الابرار و صحبه العظام الاخیار ما تعاقب اللیل و النهار و تناثر الاوراق من الاشجار.
نوع خط:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
شکسته نستعلیق.
شکری و برخی سفید آهارمهره.
تیماجی قرمز رنگ دارای برگردان.
1
1
بر بالای عبارات متن، خط قرمز کشیده شده.
پس از پایان کتاب یک فقره تعلیقه متعلق به این گفته شارح در پایان شرح «فلنختم...» روی ص 214- 216 نوشته شده.
3
1
بر گوشه بالای نخستین صفحه نسخه مهر چهارگوشی است که نقش آن «لا اله الا الله الملک الحق المبین ابوالقاسم بن محمد حسین» نقش شده بر پشت نخستین برگ، مهر بیضی و کوچکی است که نقش آن «البهاء کله لک» و تاریخ آن ۱۰۸۸ق است.
این نسخه در ملک میرزا سید احمد مذهبالدوله از احفاد دشتکی بوده و او این یادداشت را بر آخرین برگ نسخه نوشته: «انتقل الی بعد ما کان لغیری و سینتقل الی غیری و لله ملک السماوات و الارض و هو من مولفات جدی المبرور الامیر غیاثالدین منصور طیب الله رمسه الشریف و انا الاحقر میرزا سید احمد مهذبالدوله ابن المرحوم الحاج میرزا حسن بن المرحوم میرزا حسن بن المرحوم المیرزا محمد مجدالدین ابن المرحوم علی صدرالدین علیخان المدنی صاحب شرح الصحیفه السجادیه ابن المرحوم احمد نظامالدین بن المرحوم محمد معصوم بن المرحوم احمد نظامالدین بن ابراهیم بن سلام الله بن مسعود عمادالدین بن محمد صدرالدین بن منصور غیاثالدین مولف هذا الکتاب الشریف...و کان التحریر فی السادس و العشرین من شهر جمادی الثانیه 1340».
ماخذ فهرست: مجلد سوم، صفحه ۲۵۸۴- ۲۵۸۵.
نک: کشف الظنون، هیاکل النور، ذریعه، 2/ 103- 104 و 14/ 177- 178، آستان قدس، 4، ش 87.
شرح است بر هیاکل النور سهروردی.
نام این شرح را شارح در دیباچه، اشراق هیاکل النور گذارده و شرح دوانی را شواکل الغرور نام داده.
غیاثالدین منصور این شرح را در 7 روز پائیزی نگاشته و دیباچهای مبسوط بر آن نوشته.در این دیباچه از دوانی با کنایت و تصریح به بدی یاد کرده و در این باب چنان راه افراط سپرده که قابل نقل نیست. اصولا برخی از گفتههای منصور در مولفات خود به خصوص شرح هیاکل و رد رساله زوراء بر پایه تحقیق نیست و بیشتر در نتیجه تعصب مفرط است. از جمله سخنان وی در دیباچه این شرح آن است «بیشتر آرای و مذهبهایی که به فلاسفه یونان منسوب گشته، در حقیقت از فیلسسوفان بزرگ یونان نیست بلکه از آن روستازادگان و یا خطیبزادگانی است که نام فیلسوفان را داشتهاند، زیرا کلمات بزرگ حکمت چنان مرموز است که برای هرکس قابل درک نیست (ص 4 نسخه ش 1890). دشتکی در آغاز شرح، اقول و یا ای (تفسیریه) آورده و (برخلاف نوشته رضوی) مزجی نیست.