/ سراینده: مولانا جلالالدین محمد بن محمد بنالحسین البلخی الرومی ( - ۶۷۲ق.)
شریف کشمیری.
دفتر اول: ۱۰۸۳ق. دفتر دوم: ۱۰۸۶ق.
رحلی کوچک. ۱۷*۲۶/۵سم. ۳۹۴گ. ۴۲س.
نوع خط:
تزئینات نسخه:
نستعلیق.
دارای شش سرلوح کوچک. مذهب و مجدول.
2
صفحات این نسخه محشی بمعانی ادبیات و ماخذ آیات مقتبسه از قرآن مجید و سائر شروح و تفاسیر متعلقه به متن مأخوذه از کتاب لطایفاللغات و لطایفالمثنوی است.
1
این نسخه از کتب مرحوم حسن علی خان امیر نظام گروسی بوده و در پشت صفحه اول به خط خود چنین نوشته: «پیشکاری کل مملکت آذربایجان و خدمت آستان حضرت امجد ارفع والا مظفرالدین میرزا ولیعهد دولت علیه ایران دامت شوکته مأمور و در دارالسلطنه تبریز مقیم و متوقف بودم این کتاب مثنوی را که نسخه نادره صحیح بسیار معتبری است... ابتیاع کردم و کان ذلک فی ۲۵ شعبان ۱۳۰۲.»
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۱۷۴.
در کتابخانه دارالفنون کمبریج نسخهای از این مثنوی موجود است.
شامل شش «دفتر» و هفت دیباچه و شش فهرست و یک مقدمه، تصحیح عبداللطیف بن عبدالله عباسی که با هشتاد نسخه مقابله شده، مصحح در مقدمه که مرآهالمثنوی نامیده چنین میگوید: «این نسخه ناسخه مثنویات سقیمه و مثبت و مروج نسخ صحیحه مستقیمه که به ظاهر مصداق حال و مرآت منور مقال صدق مال خدمت مولوی معنوی است... کتابی است مستطاب و کلامی است فصلالخطاب که اول مرتبه در سنه اربع و عشرین و الف هجری در آهن پوش افغانستان تیراه کابل با مثنوی که استادان کامل این طریقت آن را به دفعات در مذت سی و پنج سال با شصت مثنوی مقابله کرده بعد از جرح و تعدیل بسیار درسا ساخته بودند و در کمیت و کیفیت کیفیت تمام داشت مقابله شده و دفعه ثانیه در سنه خمس و عشرین و الف دریولم کذر و غیره از مضافات پشاور با چهار پنج مثموی دیگر محاذات یافته و کره ثالثه در سنه ثاثین و الف در حین توجه دکن با عزیزی مه رفیق سفر بود مناظره شد و مره رابعه سنه احدی و ثلثین در دارالحضور و بیت السرور برهانپور در خدمت بعضی از افاضل و اهالی... به طریق تحقیق معانی با چهار پنج مثنوی دیگر که هر کدام در صحت نظیر و ثانی نداشت مذاکره شد... که مجموع زیاده بر هشتاد مثنوی میشود.» مصحح در خصوص افزونی ابیات این نسخه از نسخ سائره چنین اظهار میکند: «و نیز بعضی را گمان آن باشد که ابیاتی که در این مثنوی نسبت به مثنویهای دیگر افزوده و به حسب کمیت زیاده بر دو هزار بیت بر اکثر نسخ مزیت حاصل نموده الحاقی است و بعضی از آن شعر سلطان ولد ولد خلف حضرت مولوی میتواند بود حاشا که چنین باشد.»