/ از: شمسالدین حاج محمد بن احمد تبریزی متخلص به عصار.
ظاهرا در آغاز ق ۹ق.
ربعی. ۱۳*۱۸سم. ۲۳۹گ. ۱۵بیت.
مولف که از دانشمندان و سخنوران عهد سلطان اویس ایلکانی و مداح او است و چندین کتاب در عروض و قافیه و بدیع پرداخته و رسالهای هم به نام الوافی فی تعداد القوافی نوشته که در قافیه اشعار به کار آید.
مجموعه دیوانش شامل قصاید، غزلیات، مقطعات و رباعیات است، شاعر پس از آنکه چندی در دربار سلطان احمد جلایر گذرانید، در پایان زندگانی عزلت گزید و در ۷۹۲ق. درگذشت.
این مثنوی را که در بحر خسرو شیرین نظامی میباشد، در ۷۷۸ق. در آن هنگام که عزلت گردیده بوده سروده و شماره اشعارش را ۵۱۲۱ نوشتهاند ولی این نسخه به علت افتادگی برگهایی از آن فقط در ح ۴۱۷۰ شعر را در بردارد و تذکرهنویسان به ارزش ادبی و نکات این مثنوی پی بردهاند.
از مولانا جامی نقل شده که دربارهاش چنین گفته است: «این مرد، روی مردم تبریز را سفید کرده و محال است که در این بحر کسی مثنوی بدین خوبی تواند گفت». این مثنوی بنا به گفته حاج خلیفه سه بار به ترکی ترجمه شده است.
آغاز:
به نام پادشاه عالم عشق/ که نامش هست نقش خاتم عشق
این شرح از مندرجات دانشمندان آذربایجان، ص ۲۷۵-۲۷۶ تلخیص و نیز در نگارش آن به هفت اقلیم، تذکره خوشگو و آتشکده آذر ص ۳۵ مراجعه شده است.
نوع خط:
تزئینات متن:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نسخ.
عناوین به شنجرف نوشته شده، چند برگ آن مجدول به لاجورد است.
حنائی.
تیماجی.
1
چند مصراع از آخرین صفحه محو گردیده است.
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۷۰۰.
در حدود چهار هزار و یکصد و هفتاد (۴۱۷۰) بیت است (در اصل ۵۱۲۱ بیت).
آغاز:
چو ناگه مشتری را زین خبر شد/ چه گویم کز فلک سرگشته تر شد