/ از: محمد بن داود بن محمد بن محمود علوی شادیآبادی.
۱۲۶۱ق.
رحلی. ۲۱*۳۴سم. ۱۲۸گ. ۲۷س.
1
آغاز دیباچه: بسمله جواهر زواهر سپاس بیقیاس ثناء حضرت صمدیت جلت قدرته سزاوار...
آغاز شرح: دل من پیر تعلیم است و من طفل زبان دانش/ دم تسلیم سر عشر و سر زانو دبستانش
بدانکه دل نفس ناطقه را گویند که روح انسانی است و آن لطیفهایست...
مولف شرحی نیز بر ابیات مشکله دیوان انوری نوشته. نگارنده با تفحص و تجسس بسیار در کتب تاریخ و سیر که در دست بود بر شرح حال و آثار این شارح (محمد بن داود) دست نیافته و از دو مولفه وی که در دست دارد با جستجوی زیاد قرینهای دال بر زمان و معاصرین وی پیدا نکرد جز اینکه در آنها اشعاری از سنائی، نظامی، سوزنی، عبدالواسع جبلی، ظهیر فاریابی و سعدی شاعر آورده و همه این نام بردگان پیش از پایان ق ۷ق. بودهاند و از دانشمند یا شاعری که پس از این تاریخ باشد جز از سلمان ساوجی (۶۹۲-۷۷۹) در ذیل شرح این بیت خاقانی:
چون در اسد رسیدی چون سنبله سنانکش/ از ضربت الف سان کردی چو سین ودالش
از کسی نامی نیافتم. وی فقط این یک بیت را از سلمان آورده:
سین سلمان را اگر بیند بجنب کاف کم/ روزگار از کام یکیک بر کند دندان سین
از مندرجات این شرح و شرح انوری بودن وی در هند به خوبی آشکار است و در بسیاری از موارد که معانی پارسی برخی از لغات ابیات را بیان مینماید لفظ هندوی آن معنی را هم متذکر شده و اصطلاحات هندیان را هم بسیار نقل کرده و داستان دیدن مهره مار را در خزانه پادشاه به مناسبت میآورد و از این مولفه شافعی بودن و اطلاعات نجومی و ادبی او پیداست ولی در مطالب تاریخی و علم انساب و جغرافیا دستی نداشته و هر وقت در این موارد چیزی نوشته به خطا رفته، چنانکه مراد از جعفران در شعر خاقانی، جعفرصادق است که صحابی رسول صلی الله علیه و سلم بود و جعفر برمک که پادشاهی بزرگ است و به غایت سخی و بکرم بود، و نیز گوید: ری شهری است در خراسان و نظیر این دو نمونه در دو شرح دیوان تالیف وی مکرر دیدهام.
در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار ترجمهای از جراثقال زیر ش ۷۰۸ با نقصی در اول و میان و آخر موجود است که در بالای صفحه نخستین کنونی آن نوشته شده: مترجم محمد بن داود علوی شادیابادی است.
در نسخههایی که از این شرح خاقانی به دست نگارنده افتاده مولف در مقدمه خود را شادیابادی یا دلشابادی معرفی نموده.
در فهرست نسخ فارسی انجمن آسیائی بنگاله (۱/ ۲۰۲) گوید که در نسخه مولف را شاهیابادی نوشته ولی مولف آن فهرست شارح را شادیابادی معرفی کرده است.
در ص ۱۰۴ سال ۱۲ مجله ارمغان نوشته شده که شادیآباد یا شادآباد که در شعر منسوب به قطران دیده میشود:
خدمت تو هم بشهر اندرکنم بر جای غم/ گرچه ایزد جان من در شادیآباد آفرید
نام یکی از محلات تبریز میباشد و نیز نام دهی در نزدیکی شهر تبریز میباشد. در ص ۷ تاریخ بیهقی (چاپ اول که در ۱۳۰۷ق. به تصحیح ادیب پیشاوری در تهران چاپ شده) آمده:
«و چون ما به غزنین رسیدیم و نامه سرهنگ کوتوال را دادیم در وقت مثال داد تا بر قلعت دهل و بوق زدند و بشارت به هرجائی رساندند فوج فوج مطربان شهر و بوقیان شادیآباد بجمله با سازها به خدمت آنجای آمدند».
نگارنده تصور میکند که شادیآباد نام دههایی است که در نزدیکی شهرهای بزرگ که جایگاه مطربان و مغنیان بوده و تاکنون هم این دسته در شیراز در خارج شهر در جائی که آن را «کوشک عباسعلی» گویند مسکن دارند و از آنجا به شهر میآیند و شنیدهام که در شهر خراسان و در شهر تهران نیز چنین است. ریو در فهرست کتابخانه موزه لندن گوید: ظاهرا شارح از اهالی شادیآباد است که معروف به مند و پایتخت مالوا است. ولی نگارنده از خود شرح و ماخذ نگارش مویدی بر این ادعا نیافت.
شارح در این شرح در حدود هشتصد و بیست و سه (۸۲۳) بیت از ابیات مشکله خاقانی را شرح کرده و بنابر تحقیق ریو شرح ابیات مشکله ۲۴ قصیده خاقانی میباشد و تمام این شرح در حدود ۸۳۰۰ بیت میباشد.
نوع خط:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نستعلیق.
فرنگی.
تیماجی.
1
قلم نگارش در آغاز و میان و انجام فرق کرده و کلمات و حروف انداخته زیاد دارد و دیباچه را هم دارد.
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۶۰۵-۱۶۰۷.
این شرح گذشته از مراجعه به خود کتاب با مراجعه به فهرست کتابخانه موزه لندن، ۲/ ۵۶۶ و ۵۶۱ فهرست آصفیه ۲/ ۱۲۵۲، تاریخ بیهقی ص ۷ و فهرست نسخ خطی فارسی انجمن آسیائی بنگاله ۱/ ۲۰ نگارش یافت.