لطف خاصی نظری مرحمتی احسانی/ تا به کی از تو ندیم تو هراسان باشد
انجام آن دو بیت ترکی میباشد که در آخر ماده تاریخی است که برای بنائی از نادرشاه ساخته است:
از دم فیض عالم لاریب/ ایکی مصرع یتوردی هاتف غیب
قصر مولود خانه زیبا/ کعبهوش در مقام صدق و صفا
مولف در فتنه افغان در اصفهان بوده و در عهد شاه سلطان حسین صفوی در خدمت محمدزمان خان سپهسالار خراسان و محمدقلی وزیراعظم دیوان اعلی بوده و به مقام منادمت نادرشاه افشار رسیده و در ۱۱۶۳ق. وفات یافته است، از دیوان وی که مشحون به مدائح اهل بیت علیهم السلام میباشد به دست میآید که پس از فتنه افغان و حمله آنان به اصفهان از آن شهر فرار کرده و به نجف اشرف پناه برده و در ۱۱۳۷ق. مثنوی «در نجف» را برابر مخزن الاسرار در یکهزار و پانصد (۱۵۰۰) بیت در آن آستان انشاء نموده و در این کتاب داستان حمله افاغنه و کارهائی که در اصفهان کردهاند نگارش یافته و بدین بیت آغاز گردیده:
بسم الله الرحمن الرحیم/ مطلع دیوان علی عظیم
پس از چند سال به ایران برگشته ولی از برگشتن خود پشیمان شده و آرزو کرده که دوباره با اهل و عیال و اولاد به آستان مقدس مرتضوی مشرف گردد و در این باب در مثنوی «تسبیح کربلا» گوید:
در صفاهان ز غم نجاتش ده/ جای در ساحل فراتش ده
داده بودیش مدتی ز شرف/ در نجف جای همچو در نجف
و در قصیدهای که به مدح حضرت معصومه مدفونه در قم علیها سلام خاتمه یافته گوید:
ندیم خاک در درگه برادر تست/ که دور مانده از آن در زسستی اقبال
کشیده محنت بسیار از جفای فلک/ علی الخصوص درین عرض مدت دو سه سال
که از مجاورت آستان اجدادت/ فتاده دور بتقریب دیدن اطفال
ز التفاف عمیمت توقعی دارد/ که باتمامی اولاد خویش و اهل و عیال
اعانتی بکنی و روانهاش سازی/ به کربلا و نجف با رفاه و فارغ بال
مثنوی دیگر هم «تسبیح کربلا» نام دارد (چنانکه از خود مثنوی برمیآید) در اصفهان پس از برگشتن از مسافرت نخستین وی آغاز گردیده و از این بیت وی که در اواخر این مثنوی قرار گرفته:
یافتی ای ندیم باز شرف/ همچو در نجف بخاک نجف
به دست میآید که انجام آن در آستان علوی (ع) بوده و در تاریخ اتمام آن در آخر مثنوی گوید:
شکر شد در مه عزای حسین/ نظم تسبیح کربلای حسین
شد سحر چون تمام این محضر/ گشت تاریخ سال فیض سحر ۱۱۵۸
تاریخ و نام نویسنده را ندارد.
نوع خط:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نستعلیق.
دولتآبادی و فرنگی.
تیماجی.
2
در حاشیه برگ ۱۰۴-۱۱۰ قطعه و غزلهائی از نواب میرزا ابوالقاسم خان منیر تخلص که تاریخ نابینائی خود را در قطعهای در ۱۱۸۹ق. معین نموده نگارش یافته (در تذکرهها نشانی از منیر نیافتم).
بیت ماده تاریخ نامبرده این است:
چون از پی تاریخ خود، جستم ز پیر عقل گفت/ «حیف از دو چشم نرگست» تاریخ نابینائیم
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۵۷۸-۱۵۷۹.
در این مثنوی که در حدود چهار هزار و پانصد و هفتاد بیت میباشد داستان شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) و علت اصلی و منشا آن و به مناسبت بعضی از امور واقعه بعد از رحلت حضرت رسالت (ص) ذکر گردیده و بدین بیت آغاز شده:
چون قلم میکشم الف از آه/ مددم کرد مد بسم الله
و در این مثنوی ارادت خویش را به نورالدین گیلانی که پیرمردی در حدود هفتاد سال و پیر طریقت بوده تصریح نموده و درویشی ندیم از ابیاتش آشکار است.
در این دیوان مدائحی از نادرشاه موجود و در قطعهها و مثنویهائی که بیشتر به ترکی انشاء نموده طلا کردن گنبد حضرت مولی (ع) و برخی از تعمیرات وی ثبت گردیده و در یکی از مثنویهای شاعر که به ترکی است استفاده میشود که بنابر میلی که نادرشاه در آخر عمر یافته با همه تشیعی که داشته و کمتر صفحهای از صفحات این دیوان خالی از این عقیده میباشد موافق عقیده اهل سنت رفتار کرده و در آنجا حضرت علی بن ابیطالب (ع) را یار چهارمین معرفی نموده و شاید در اثر همین پیشآمد بوده که به گفته آذر در اواخر عمر از کار کناره گرفته و ترک منادمت نموده است و این دو بیت را که بسیار مشهور است میباشد فقط آذر در آتشکده آذر، (ص ۴۳۰) در ذیل شرح حال مختصر ندیم نقل نموده:
در خاک نجف ندیم آسوده بخواب/ اندیشه مکن ز پرسش روز حساب
جائی که بدل بسرکه گردد می ناب/ بیشبهه گه شود مبدل بصواب
شامل قصائد و غزلیات و مخمسات فارسی و ترکی میباشد و گذشته از مثنویهای کوچک ترکی و فارسی، دو مثنوی یکی به نام «در نجف» (برگ ۸۵-۱۲۷) و دیگری به نام «تسبیح کربلا» (برگ ۱۲۷-۲۰۰) که معرفی شدند پیوسته آنها است و همه دیوان در حدود نه هزار و سیصد و سی بیت است.